به گزارش آناج، درست به فاصله 24 ساعت از انتصاب عجیب و شوکه‌آور مجتبی خورشیدی به سمت سرپرستی فدراسیون فوتبال که تعجب اهالی فوتبال و رسانه‌ها را برانگیخت و موجی از انتقادات علیه فدراسیون فوتبال کشور به راه انداخت، یک انتصاب عجیب دیگر در تبریز و باشگاه ماشین‌سازی بود که ورزش تبریز را حیرت زده کرد و خیلی زود به سوژه داغ کاربران در فضای مجازی تبدیل و حسابی دست به دست شد.

بابک آبستن درحالی به عنوان معاون ورزشی تیم ماشین‌سازی منصوب شد که در وهله نخست، تاکنون در هیچ یک از باشگاه‌ها یا تیم‌های ورزشی کشور سمتی تحت عنوان «معاون ورزشی تیم» تعریف نشده بود و در ادامه معلوم شد که رسانه رسمی باشگاه ماشین‌سازی به اشتباه این عنوان را بجای معاون ورزشی باشگاه بکار برده است! دوم سوابق آقای تازه معاون! بود که در رزومه خود فعالیت ورزشی نداشته و نام او کاملاً ناآشنا بود.

این انتصاب مطابق انتظارات واکنش‌های تند و متفاوتی در محافل ورزشی و حتی اجتماعی تبریز داشت. یکی فاتحه ماشین‌سازی را خواند، دیگری از قحط‌الرجالی و عدم تخصص‌گرایی در ورزش تبریز نوشت و عده‌ای هم بودند که به فیلم‌های دابسمش و تصاویر فتوشاپ منتشر شده در صفحه اجتماعی آبستن استناد کرده و این انتصاب را مورد تمسخر قرار دادند، بویژه پوستر منتشره او پس از عهده‌داری سمت جدید که بازتاب زیادی داشته است.

اما این انتصاب بار دیگر نشان داد که چرا تیم قدیمی ماشین‌سازی که فصل گذشته در نیم‌فصل اول با رسول خطیبی غول‌کش لیگ برتر شده بود، چرا به یکباره از عرش به فرش رسید و وضعیت اسفناکی پیدا کرد. ماشینِ تبریزی‌ها در حال حاضر تخته‌گاز و دربست به سمت سقوط می‌رود و مشخص نیست پس از پایان فصل و پایان موعد تیمداری محمدرضا زنوزی در این باشگاه، چه سرنوشتی در انتظار فرزند سر راهی فوتبال آذربایجان خواهد بود؟

چنانچه که پیش‎‌تر بارها و بارها متذکر شده و تأکید کردیم؛ متاسفانه زنوزی به عنوان مالک دو باشگاه تراکتور و ماشین‌سازی از مشاوران خوبی بهره نمی‌برد که اگر اینگونه نبود هر دو تیم محبوب فوتبال آذربایجان تحت تملک او این چنین به قهقرا رانده نمی‌شدند. سریال تغییرات در دو باشگاه تراکتور و ماشین‌سازی که به محله بروبیا تبدیل شده‌اند و بی‌پایان به نظر می‌رسد، در این دو فصل در نوع خود رکورد بوده و گویای این مشاوره‌های نادرست است.

البته با انتصاب یک آقازاده به عنوان مدیرعاملی، با عرض معذرت این انتصاب‌ها دیگر نباید جای تعجب داشته باشد؛ هرچند باید به این نکته نیز اشاره کرد که این انتصاب از لحاظ روحی و روانی در روزهایی که مردم کشورمان با مشکلات معیشتی و سلامتی دست و پنجه نرم می‌کنند، فضای شوخی ایجاد کرده و به عبارت عامیانه تُرکی: «دیلخوشلوخ چیخدی!» لیکن بیانگر این بیت معروف بود که می‌گوید: “خنده تلخ من از گریه غم‌انگیزتر است، کارم از گریه گذشته که بدان می‌خندم”

و در آخر لازم است به مبحث شایسته‌سالاری در انتصاب مسئولان اشاره کرد که حلقه گمشده ورزش کشور بوده و در سالیان اخیر با روی کار آمدن افراد فاقد تخصص در سطوح مختلف مدیریتی، این نوع فساد بصورت سیستماتیک ریشه دوانده و باعث بروز مشکلات متعدد شده است.

انتهای پیام/.