07:39
1401-12-14
کد خبر: 58498
بازخوانی آناج؛
شرح و گزارش اندیشۀ ایرانشهری که فرهنگ را بزرگترین عامل اثرگذار در نظام سیاسی ایران معرفی میکند یکی از کارهای شاخص طباطبایی است، در این چند خط با استناد به نوشتههای او و تحلیلهای موجود پیرامون شخصیت این تئوریسین پرحاشیه میپردازیم.
به گزارش آناج، سیدجواد طباطبایی، فیلسوف و صاحب «نظریه مرگ اسلام»، در ۷۷ سالگی در بیمارستانی در شهر لسآنجلس کشور آمریکا درگذشت. او استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی در زمینهٔ فلسفه، تاریخ و سیاست بود. شرح و گزارش اندیشۀ ایرانشهری که فرهنگ را بزرگترین عامل اثرگذار در نظام سیاسی ایران معرفی میکند یکی از کارهای شاخص طباطبایی است، در این چند خط با استناد به نوشتههای او و تحلیلهای موجود پیرامون شخصیت این تئوریسین پرحاشیه میپردازیم.
طرح دوگانه «مُلک» و «شریعت»
سید جواد طباطبایی در دهه شصت با نگارش مقالهای درباره منحنی غزالی با طرح دوگانه مُلک و شریعت اذعان داشته است: «هنگامیکه ما بین مُلک و شریعت مخیر شدیم باید کدام یک را برگزینیم؟ در پاسخ از زبان غزالی اشاره میکند که ما باید مُلک را انتخاب کنیم زیرا اگر مُلکی نباشد شریعتی هم باقی نخواهد ماند ولی اگر شریعت را حفظ کنیم و مُلک را رها نماییم آنگاه نه شریعتی باقی خواهد ماند و نه مُلکی.»
ایران هیچگاه جزء امت اسلامی نبوده است
او در کتاب خواجه نظام الملک، با طرح مسئلهای بهنام ایران گفته است: «باید میان ایرانِ در مدار خلافت و ایرانِ در مدار سلطنت تمایز قائل شویم. ایرانِ در مدار سلطنت هم به دو دسته تقسیم میشود، یکی ایران در مدار شاهنشاهی و دیگری، ایران در مدار سلطنت.»
طباطبایی در تیرماه ۱۳۹۶ در سخنرانی خود در دانشگاه فردوسی مشهد مدعی شد که «ایران هیچگاه جزء امت اسلامی نبوده است.»
پادشاهان ایرانی، معادل انبیاء بنیاسرائیل بودند
طباطبایی معتقد است که پادشاهان ایرانی تقریبا معادل انبیاء بنی اسرائیل بودند؛ همانگونه که داوود و سلیمان(ع)، نبی بودند، پادشاه نیز محسوب میشدند؛ پس پادشاهان ایرانی نیز همین نقش را داشتند و وقتی پادشاه به چیزی امر میکرده در واقع سخن خودش نبوده، بلکه پُلی میشده میان عوالم بالائی.
از مجموع سخنان و نوشتههای مختلف طباطبایی مخصوصا کتاب خواجه نظام الملک، این نکته به دست میآید که اگر هر حکومتی در تمدن ایرانی بخواهد خود را ذیل مفهوم خلافت تعریف کند و درصدد بقاء نیز باشد، محکوم به شکست است.
ایران را نباید ذیل امت اسلامی تعریف کرد
تداوم نهاد سلطنت در زمان پس از اسلام نیز به همین دلیل است که خود را ذیل مفهوم خلافت تعریف نکرده است و در بهترین حالت، در کنار نهاد سلطنت نهاد دیانت ایجاد میشود.
طباطبایی مدعی است که اگر جمهوری اسلامی در قالب ولایت فقیه درصدد تداوم و بقاء است باید خود را از مدار خلافت خارج کند! بدین معنا که نباید ایران را ذیل امت اسلامی تعریف کند و بگوید ولایت فقیه رابط خدا و مردم است بلکه باید درمورد مفهوم ولایت فقیه بازنگری شود.
ولایتفقیهی که آنها میخواستند
یکی از مختصات این بازنگری این است که ولی فقیه نباید امور حکومت را ذیل شریعت تعریف کند و به صورت فرضی اگر در جایی میان امر حکومتی و امر شرعی تضادی شد آنگاه امر شرعی باید خود را ذیل امر حاکمیتی بازتعریف کند. اساس حکومت و حاکمیت نباید إعمال و اجرای احکام شریعت باشد و اگر حکومتی به این سمت برود به دلیل وجود آرایش خاص و مستحکم فرهنگی در تمدن ایرانی، آن حکومت محکوم به شسکت و نابودی است
از نظر او تداوم یک حکومت در تمدن ایرانی منوط به اتصال به سلطنت است. تداوم ایده ولایت فقیه هم نیازمند بازسازی آن، ذیل ایده سلطنت است نه ذیل ایده خلافت.
ایرانِ برای اسلام یا اسلامِ برای ایران
در اندیشه طباطبایی، منافع ملیِ صرف اصالت پیدا میکند. این اندیشه به یک معنا شبیه همان گفتوگویی است که میان امام خمینی(ره) و بازرگان هم وجود داشت که بازرگان می گفت:« تفاوت من و آقای خمینی در این است که ایشان، ایران را برای اسلام می خواهد اما من اسلام را برای ایران می خواهم.»مجموعهای در جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدهاند که جمهوری اسلامی به صورت کنونی توان بقاء و تداوم ندارد و باید برای بقای آن دست به یک بازسازی و اصلاح زد.
برخیها معتقدند که در روند کلی این اصلاح و بازسازی اگر هم قرار است چیزی از نظم حاصل از ولایت فقیه باقی بماند نباید با مدل و تلقی کنونی آن باشد بلکه باید ذیل اندیشه سلطنت ادامه یابد.
گروهی به این نتیجه رسیدهاند که اندیشه جواد طباطبایی در این میان بسیار کمکشان میکند و به این دلیل است که قرابت خاصی باهمدیگر پیدا کرده اند. امثال آخوندی به دنبال این هستند که نقاط مشترکی را که با طباطبایی دارند،به صورت یک پادگفتمان در درون گفتمان حاکمیت فعلی احیاء کرده و مطرح کنند. اینها درصدد این هستند که روایتی از حاکمیت ارائه کنند تا بتواند با قاطبه جامعه ارتباط برقرار کرده و تداوم نظامی را رقم بزنند که خود نیز در آن نقش داشته باشند.
دوگانه شریعتِ در ذیل حکومت و حکومتِ در ذیل شریعت
نظر امام اما باز در همین قضیهای که مطرح کرد نیز حکومت در ذیل شریعت معنا مییابد نه اینکه همچون نظر طباطبایی، شریعت در ذیل حکومت تعریف بشود گرچه خود نظر امام به علل مختلفی نتوانست آنگونه که شایسته و بایسته است به منصه ظهور برسد. اما در اندیشه طباطبایی، منافع ملی و مصلحت عمومی معنایی دارد که ذیل خلافت نمیگنجد.
عبور از جمهوری اسلامی با تئوری ایرانشهری
کسانی که در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی با ایده ایرانشهری آقای طباطبایی قرابت پیدا کرده و سعی در پرداختن به آن در قالبهای دولتی و… هستند از ایده جمهوری اسلامی عبور کرده و درصدد بازتعریف ولایت فقیه در ذیل سلطنت هستند و چون دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای به شدت با این نگاه مخالف است نمیتوانند در زمان ایشان این کار را انجام دهند اما سعی دارند به انحاء مختلف این پروژه را کلید بزنند و جامعه خاص مدنظر خود را طراحی کنند.
انتهای پیام/
کلید واژه ها :
سلامسیدجوادطباطباییرادستکمنگیرید
همفکراناودرهمهتشکیلاتسیاسیو
اطاقهایفکرحاکمیتنفوذکردندمنتها
خودراباظاهرانقلابیواسلامیآراستند
اینازسیاستهایاعمالیآشکاراستحتی
بخشبزرگیازروحانیونمتجدددانسته
وبرخیندانستهتحتتاثیرافکارایرانشهر
امثالطباطباییهستنداعضایفرهنگستان
فارسیوهمینتشکبلاتیکهسایتهایی
مانندسایتآذریهاراحمایتمیکنندواغلب
تشکیلاتاصلاحطلبانوازآنسویمخالفین
نظامجمهوریاسلامیشبکههایفارسی
زبانخارجکشورواینهاییکهدائمسفر
خارجکشورمیروندودرسواحلمختلط
دوشآفتابمیگیرند….اگراصل۱۵
قانوناساسیبصورتواقعیکنه
نمایشیاجراییشود..خیلیاز
نقشهاینهامیشکند
بسیاری از کانالهای ظاهرا حزب اللهی ذیل همین ایده ها هستند و عملا برای وزارت خارجه آمریکا کار میکنند. بجا بود به نقش دخترش آرین طباطبایی هم اشاره میشد.
اینها افراد دلسوز داخل نظام را قربانی میکنند.