• 19:09

  • 1401-12-13

  • کد خبر: 58420

گفت‌وگوی تفصیلی آناج با سرمربی قهرمان؛

از مس سونگون تا «کاپلو» و تراکتور/ پسرم مارادونا هم باشد، به فوتسال نمی‌آورم!

سرمربی تیم فوتسال مس سونگون ورزقان می‌گوید که پسرش یک فوتبالیست است ولی اگر او مارادونا هم باشد هرگز به فوتسال نمی‌آورد.

گروه ورزشی آناج: تیم فوتسال مس سونگون ورزقان امسال برای پنجمین بار موفق به کسب مقام قهرمانی در رقابت‌های لیگ برتر باشگاه‌های کشور شد. این قهرمانی با هدایت «اسماعیل تقی‌پور» سرمربی بومی به شکل مقتدرانه رقم خورد. سرمربی‌ای که از حیث کسب جام موفق‌ترین و پرافتخارترین مربی استان در رشته‌های توپ و تور محسوب می‌شود. تقی‌پور پس از قهرمانی قراردادش را با مس سونگون به مدت یک فصل دیگر تمدید کرد. به بهانه افتخارآفرینی و تمدید قرارداد، این سرمربی بومی میهمان تحریریه آناج شد و در یک گفت‌وگوی مفصل به سوالات خبرنگار ما پاسخ داد که متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

آناج: ضمن خوشامدگویی و تبریک قهرمانی، پیش از شروع فصل تحولات عجیبی در باشگاه مس سونگون رخ داد و درحالی که علی صانعی به عنوان سرمربی انتخاب و تیم هم بسته شده بود، اما با تصمیم هیات مدیره باشگاه با وی قطع همکاری شد و شما جانشین او شدید، در مورد این فعل‌وانفعالات صحبت می‌کنید.

ممنون که زحمت کشیدید و دعوت کردید. واقعیت امر اینکه من از فعل و انفعالات خبر نداشتم. ابتدای کار بلافاصله آقای صانعی را معرفی کردند و من کسی هستم که اصلا با حواشی کاری ندارم. شاید در سایر شهرها این‌طور باشد که مربی بومی نگذارد مربی غیربومی‌ کار کند ولی من این اخلاق را ندارم. یک روز به من گفتند که سیاست باشگاه بومی‌گرایی است. آقای دهقانی و هیات مدیره این‌طور خواستند و گفتند برنامه دهم. من برنامه دادم و بنا بر این شد که من سرمربی باشم.

نود درصد تیم بسته شده بود و من دو اله سه بازیکن توانستم اضافه کنم. کار سخت بود و از تیمی که مدعی قهرمانی است، چند بازیکن به رقیب مستقیم رفته بودند. نباید به چنین بازیکن‌هایی اجازه داد که بروند ولی این اتفاق افتاده بود.

آناج: در ادامه تغییراتی هم در کادر مدیریتی باشگاه به وقوع پیوست، این تغییرات چقدر بر روند تیم تاثیر داشت؟

آمدن آقای خطیبی ما را خیلی جلو انداخت و نیاز به شرح دادن به ایشان وجود ندارد چرا که اطلاعات کافی را دارند. خطیبی حتی در جایگاه هم آرام و قرار نداشت و این شکلی نبود که بی‌تفاوت باشد. حضور ایشان واقعا مفید بود و خیلی کمک‌مان کرد. تلفیقی از بازیکنان باتجربه و جوان داشتیم که کمک کرد جلو برویم و قهرمان شویم.

آناج: اما با توجه به گرایش آقای خطیبی به فوتبال این نگرانی وجود داشت که فوتسال در سایه قرار بگیرد.

آقای خطیبی از زمانی که آمد گفت سمبل باشگاه تیم فوتسال است و این را نشان داد. همیشه اول فوتسال را پیگیری می‌کرد و ما در اولویت بودیم. همیشه به ما ارجحیت می‌داد و بچه‌ها این موضوع را لمس کرده بودند. دیگر خودمان خجالت می‌کشیدیم که چنین تفاوتی قائل بود.

آناج: با وجود رقبای قدرتمند مثل گیتی‌پسند، کراپ و سن‌ایچ، فکر می‌کردید که مقتدرانه قهرمان شوید؟

ما قهرمان شده‌ایم و شاید من اگر بگویم که لیگ سخت بود، خوب نباشد ولی واقعاً فکر نمی‌کنم که لیگی با این شرایط رقابتی قبلا بوده باشد. چهار تیم خیلی خوب بودند و حتی در نیم‌فصل هم فاصله نیفتاده بود. حتی بازی با تیم‌های نیمه پایین جدول هم سخت بود و نتایج گویای این مورد است. اصلا نمی‌توانستیم بگوییم که از قبل برنده هستیم.

آناج: مس سونگون در کارهای تاکتیکی مخصوصا زمانی که حریفان پاورپلی می‌کردند، خیلی عالی عمل کرد ولی برعکس وقتی نیاز به پاورپلی داشتید، نتیجه نگرفتید، دلیل این عملکرد متفاوت چه بود؟

ما اکثر گل‌های خود را از اوت و کرنر زدیم و سر این موضوع برنامه داشتیم. کاملا سر اینکه چه کسی پاورپلی کند و چه کسی حمله کند برنامه داشتیم و در رختکن روی تابلو هم نوشته بودیم. نیازی نبود من اشاره کنم و خود بچه‌ها اتوماتیک برمی‌خواستند و تعویض می‌شدند! نیاز آن‌چنانی به شرکت در پاورپلی نداشتیم و به خاطر مشکلات داوران سر این موضوع تمرکز هم نکرده بودیم. در مورد داوری مصاحبه کردم و جریمه شدم و آدم نمی‌داند صحبت کند یا نکند و وقتی صحبت نمی‌شود هم یک جور دیگر به ضرر ماست.

آناج: ولی قبول می‌کنید که وقتی از کوره درمی‌روید غیرقابل مهار هستید؟!

من همیشه خود را کنترل می‌کنم ولی گاها آدم حس می‌کند بعضی کارها عمدی است و آدم نمی‌تواند در برابر ظلم عصبی نشود.

آناج: بعد از آخرین بازی نیم‌فصل مصاحبه کردید و از دشنام‌های هواداران گیتی‌پسند به خانواده‌تان گلایه کردید، آیا این حواشی به جدایی فرهاد فخیم ربطی داشت؟

خواهر من فوت کرده بود و در اصفهان دقیقه یک به من فحاشی خانوادگی کردند ولی این ربطی به فرهاد فخیم نداشت. فرهاد بازیکن بزرگی است و نمی‌خواهم زیاد به اینکه چرا از جمع ما جدا شد پرداخت کنم. فرهاد از اسطوره‌های شهر ماست و بازیکن بزرگی است.

آناج: خیلی‌ها بر این باورند که شکل جدایی فرهاد فخیم از مس سونگون درست نبود و حرف‌وحدیث‌هایی هم وجود داشت مبنی بر اینکه باهم به اختلاف خورده‌اید، آیا واقعا بین شما مشکلی وجود داشت؟

اصلا مشکلی نداریم و در بازی گیتی‌پسند هم دیدار داشتیم. بازی فوتسال با شخصی‌گری بسیار متفاوت است و حساب ۴۰ دقیقه بازی خیلی فرق دارد. گاهی بازیکنان جوری تکل می‌روند که انگار دشمن هم هستند ولی بعد بازی جوری برخورد می‌کنند که گویی برادر هم می‌باشند!

آناج: سخت‌ترین و بهترین بازی‌های مس سونگون در لیگ برتر را کدام بازی‌ها می‌دانید؟

به نظر من سخت‌ترین بازی ما برابر سفیر گفتمان و تیم قم در خانه حریف بود. هم‌چنین بازی با گیتی‌پسند هم سخت بود. جلوی ساوه و مقاومت هم‌ که نتوانسته بودیم قبلا برنده باشیم، خوب نتیجه گرفتیم و به نوعی رکوردشکنی کردیم.

بازی با کراپ الوند در بازی رفت و بازی یکی مانده به آخر با گیتی‌پسند خیلی به دلم نشست و بچه‌ها از ثانیه اول فعل خواستن را صرف کرده و عالی بازی کردند.

آناج: در برخی بازی‌ها شیرازه تیم به شکل عجیبی از هم پاشید، مثل دیدار با سفیر گفتمان که در کمتر از یک دقیقه برد 2 بر صفر را با تساوی 2 بر 2 عوض کردید و این موضوع نگران‌کننده به نظر می‌رسید.

سفیر گفتمان میدان استانداردی نداشت و سالن آن‌ها کوچک بود و قبل از ما هم در نوار برد بودند و به غول‌کش معروف شده بودند. به این باور رسیده بودند که مس را هم‌ می‌بریم و این اعتماد در آن‌ها ایجاد شده بود. ولی بچه‌ها خوب کار کردند و نتیجه گرفتیم. یکی از سخت‌ترین بازی‌های ما بود. همچنین در تبریز در بازی برابر گهر 2 بر صفر عقب افتاده بودیم ولی نوع بازی بچه‌ها شبیه نتیجه‌ای نبود که ثبت شده بود. درنهایت هم نتیجه را جبران کردیم.

آناج: قبول دارید که وقتی می‌بازید بد می‌بازید؟

باید بگویم بازی از دستمان خارج شد و واقعا کاری از دستمان برنمی‌آمد و شرایط مشخص بود، وگرنه ما خیلی هم بد نباخته‌ایم و فقط گیتی بوده که دور برگشت جبران کردیم.

آناج: شما دو بار با مس سونگون قهرمان لیگ برتر شدید؛ از این قهرمانی‌ها بگویید و اینکه کدام قهرمانی لذت‌بخش‌تر بود؟

هر دو قهرمانی شیرینی خاص خود را داشت. در سال ۹۷ هم کار سخت بود چراکه سال قبل قهرمان شده بودیم و دومی هم ناکامی محسوب می‌شد ولی با کمک خدا قهرمان شدیم. اگر به کادر و نفرات اعتقاد داشته باشی، کارها جلو می‌رود. امسال هم کار سخت بود و همه قهرمانی می‌خواستند. اگر یک تیم میانه جدولی داشته باشی، اگر پنجم هم شوی می‌گویند کار بزرگی کرده‌ای ولی کار در مس و گیتی متفاوت است و فقط اولی نتیجه خوبی است. از همه عوامل تیم که زحمت کشیدند تشکر می‌کنم که واقعا شبانه‌روزی کار می‌کردند.

آناج: جشن قهرمانی مس سونگون در تبریز خیلی باشکوه برگزار شد که بسیار بهتر از جشن قهرمانی‌تان در اصفهان و مقابل رقیب دیرینه بود.

بله، جشن قهرمانی خیلی زیبا و بانظم بود. البته آقای تاج دقیقه آخر نیامدند ولی در کل بد نبود و از سردار جمشیدیان هم بابت حضورشان متشکریم. در کل از جشن راضی بودم و زیبا و شکیل برگزار شد. البته از سن‌ایچ هم باید تشکر کرد که قبول کردند در تبریز بازی کنیم و جشن قهرمانی بگیریم. آقای باقری مدیرعامل ای تیم، ترک زبان است و بسیار هم بامرام است.

آناج: بهترین بازیکن لیگ برتر از نگاه شما چه کسی بود؟ 

نظر شخصی من مهدی جاوید است چراکه هر دقیقه از وی بوی گل می‌آید و حتی در پاس‌کاری هم‌ خیلی خوب است. از بین بازیکنان جوان هم، سالار و مجتبی خیلی خوب می‌باشند و آنالیز آن‌ها واقعا برای حریفان مشکل است.

آناج: امیدهای مس سونگون در سال گذشته قهرمان لیگ برتر کشور شدند، این درحالی است که بازیکنان این تیم در تیم بزرگسالان جایی ندارند و احساس می‌شود که به آن‌ها کم‌لطفی شده است.

اصلا اینطور نیست. آقای رضا ابراهیمی و حسین سبزی از پایه‌ها بودند و در هر دو تیم‌ پایه و بزرگسال بازی می‌کنند. حتی مجتبی را هم‌ به تیم‌ امید دادیم‌ تا موفق باشد و به آکادمی توجه داریم.

آناج: مس سونگون در فصل آینده مدافع عنوان قهرمانی لیگ برتر است و نماینده کشورمان در جام باشگاه‌های آسیا هم خواهد بود، برنامه‌تان برای تکرار قهرمانی و حضور آبرومندانه در رقابت‌های بین‌المللی چیست؟  

تیمی که مدعی است و در آسیا هم خواهد بود، باید کمر را محکم ببندد! برنامه جذب نفراتی علاوه بر برنامه کلی به باشگاه خواهیم داد و آقای خطیبی هم سر این موضوع عجله دارند و می‌خواهند سریع کارها انجام شود تا دوباره تیمی در سطح شهر و منطقه‌مان داشته باشیم.

آناج: با توجه به حضور مس سونگون در رقابت‌های بین‌المللی آیا برنامه‌ای برای تقویت تیم با جذب بازیکنان خارجی دارید؟

بازیکن خارجی مدنظر نداریم و بازیکنان ایرانی کافی هستند. نیم‌فصل برای این موضوع برنامه داشتیم ولی باشگاه به خاطر زمان این کار را انجام نداد. فاصله نقل‌و‌انتقالات کم بود و تا بازیکن وفق پیدا کند، وقت تمام می‌شد.

معتقدم سطح بازیکن خارجی که می‌آوریم باید خیلی بالاتر از بازیکنان ما باشد چرا که هزینه‌بر است. مثلا در تراکتور آلوز فرق دارد و مثل وی را نداریم. باید چنین بازیکنی آورد وگرنه اگر هم‌تراز باشد که فایده‌ای ندارد.

آناج: آیا قول قهرمانی می‌دهید؟

قول قهرمانی دادن درست نیست و اگر تمام نفرات تیم ملی را هم داشته باشی، باز هم‌ نمی‌شود گفت که قهرمان می‌شویم. ولی سعی خواهیم کرد که درنهایت در بهترین سکو کار را تمام کنیم.

آناج: شما به غیر از مس سونگون و شهر تبریز در هیچ جای دیگری مربیگری نکرده‌اید که این مورد سوال‌برانگیز است، چرا؟

از اول در این شهر بوده‌ام. بیرون تبریز هم خواهان داشتم ولی چون اینجا کارمند هستم، اولویت من تبریز بوده و دلیل خاص دیگری ندارد. همه دوست دارند در مس باشند و وقتی من در بهترین تیم آسیا و جهان هستم چرا باید دنبال تیمی در خارج از شهرم بروم.

آناج: بازیکنان مس سونگون پس از مسجل شدن قهرمانی در رختکن به شما لقب «کاپلو» دادند، دلیل انتخاب این لقب چیست؟

در طول فصل بچه‌ها هر بازی در رختکن بعد برد به چنین شیوه‌ای خوشحالی می‌کردند. اینکه چرا کاپلو می‌گویند را نمی‌دانم و حتی شباهت ظاهری هم نداریم ولی وقتی می‌گویند کاپلو من چه بگویم!

آناج: اگر یک روز از خواب بیدار شوید و ببینید که این قهرمانی‌ها رویایی بیش نبوده، چه واکنشی نشان می‌دهید؟

هر چیزی ممکن است و توکل من همیشه بر خداست و هر اتفاقی بیفتد می‌گویم خدای شکرت و این هم یک حکمت است.

آناج: تقریبا هیچ اطلاعاتی از دوران بازیگری شما وجود ندارد، از این دوران و پروسه حضورتان در عرصه مربیگری بگویید.

من خودم فوتسال چندان بازی نکرده‌ام. سال ۷۶ در خدمت سربازی بودم و آنجا جام رمضان برگزار می‌شد. بعد در تبریز جام رمضان داشتیم و قهرمان شدیم و اینطور شد که فوتسال در من تداوم پیدا کرد و به یکباره دیدیم که در فوتسال هستیم! فوتبال بازی کرده‌ام ولی فوتسال نه.

آناج: از خانواده‌تان هم صحبت می‌کنید، فوتسالی هستند؟

در خانواده فوتسالی نداریم. پسر من فوتبالیست است و من پسرم را هیچ‌گاه به فوتسال نمی‌آورم تا حرف و حدیث پیش نیاید. مارادونا هم باشد، این کار را نمی‌کنم! در پورتو پسر سرمربی بازی می‌کند ولی اینجا چنین فرهنگی نداریم و حرف زیاد ایجاد می‌شود. حالا که حرف خانواده شد جا دارد از خانواده‌ام تشکر ویژه‌ای داشته باشم. هفته‌های آخر که استرس زیاد بود، خیلی کمک کردند و از آن‌ها خیلی ممنونم.

آناج: فوتسال روز دنیا را دنبال می‌کنید؟

در دوره‌ای که به باشگاه‌‎های جهان رفتیم، سایر بازی‌ها را هم می‌دیدم و گویی رفته بودیم دوره ببینیم! شرایط واقعا جوری بود که باید استفاده می‌کردی و من همیشه تیم‌های خارجی را دنبال می‌کنم. لژیونرهایمان را در اسپانیا دنبال می‌کنم و اگر سالار به این کشور برود باعث افتخار من است. سالار را من کشف کردم و ۱۹ ساله بود. در اولین بازی‌اش در بهبهان هم دو گل زد و جواب داد. هر روز پیشرفت می‌کند و آقای خطیبی هم گفته اگر از اسپانیا وی را بخواهند، ممانعت نمی‌کند تا سالار به پیشرفت خود ادامه دهد.

آناج: الگویتان در عرصه مربیگری کدام مربی است؟

الگوی خاصی در مربیگری ندارم.

آناج: شیرین‌ترین و تلخ‌ترین خاطره در فوتسال؟

خاطره خوب من این است که در بازی برگشت فینال سال 1397 با گیتی‌پسند ۷ الی ۸ دقیقه به پایان بازی مانده بود و توانستیم ۴ گل زده و نتیجه ۳ بر ۱ را در بین تماشاگران حریف با ۵ بر ۳ عوض کنیم. هیچ کسی چنین انتظاری نداشت و این برایم به یاد ماندنی بود که در اصفهان کاپ را بالا بردیم و به تبریز آوردیم. خاطره بد هم اینکه اولین‌ بار که با مس بودم، تیمی کاملا بومی داشتیم که صرفا دو بازیکن غیربومی داشت. نیم‌فصل اول قهرمان شدیم ولی باوجود اینکه نیم‌فصل دوم هم می‌شد که این اتفاق تکرار شود ولی چنین نشد و این خاطره بد من است.

آناج: به کارما اعتقاد دارید؟

به کارما صد در صد اعتقاد دارم و جواب کار خوب را خواهی دید.

آناج: اهل مطالعه هستید؟

اگر به فوتسال مربوط باشد مطالعه می‌کنم ولی مطالعه موارد دیگر خیر.

آناج: تفریح چطور؟

برای تفریح وقت ندارم و کار خاصی نمی‌کنم! همیشه می‌خواهم به جایی بروم که ۱۰ روزی گوشی نداشته باشم ولی نمی‌شود.

در سازمان ورزش شهرداری کارمند هستم‌. آقای سهرابی بازگشته و امیدوارم مثل قبل برای شهرمان ثمره خوبی داشته باشد. جای خالی باشگاه‌داری شهرداری دیده می‌شد و با درایت آقای سهرابی امیدوارم روال سابق بازگردد.

آناج: چند کلمه می‌گوییم اولین عبارتی که به ذهن‌تان می‌رسد را بیان کنید:

مس سونگون: زحمات کارگران معدن
رسول خطیبی: برند ورزش ایران و آسیا
فرهاد فخیم: اسطوره فوتسال
تبریز: عشق و سرزمین مادری
تیر دروازه: گل شود خوش‌شانسی، گل نشود بدشانسی
تراکتور: بسیار تعصب دارم و از زمانی که دسته یک بود به ورزشگاه می‌رفتم و بازی این تیم را می‌دیدم.
پدر: مسئولیت و واژه‌ای سنگین

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *