10:32
1401-08-26
کد خبر: 49604
بررسی آناج از خارجیهای تیم خصوصی؛
در این گزارش خارجیهای دوران تراکتور خصوصی را مورد بررسی قرار دادهایم که حکایت از تغییر رویکرد مالک این تیم در جذب ستارههای فرنگی دارد.
گروه ورزشی آناج: محمدرضا زنوزی تاجر متمول تبریزی با رویاهایی بزرگ و جاهطلبانه کار خود را در تراکتور شروع کرد. پروژه کهکشانیسازی تیم محبوب دیار آذربایجان با جذب ستارههای لیگبرتر و خارجیهای اسم و رسم دار آغاز شد تا تیم تازه تحت تملک درآمده زنوزی را به آرزوی دیرین خود، یعنی قهرمانی در لیگ برتر برساند. بیوفایی از فرنگ آمدهها، اشتباه در عقد قراردادها، مدیریت ناصحیح یا هر اسمی که برایش بگذاریم درنهایت سبب شد تا این آرزو تا بدینجا رنگ واقعیت به خود نگیرد.
برشماری دلایل ناکامی دوران تراکتورِ خصوصی مطمئنا در حوصله این نوشته نمیگنجد و به بهانه درخشش ریکاردو آلوز هافبک پرتغالی تازه به خدمت گرفته شده تیتیها، بنا داریم به خریدهای خارجی این تیم در دوران غیردولتی بپردازیم. سال اول مالکیت زنوزی را میتوان پرترددترین سال خط هوایی تبریز – استانبول نامید. جایی که زنوزی علاوه بر جان توشاک سرمربی شناخته شده سابق رئال مادرید، دست به خرید سه ستاره بریتانیایی دیگر زد. آنتونی استوکس بازیکن سابق سلتیک و آرسنال، هری فورستر انگلیسی و لی هری اروین اسکاتلندی که هردو سابقه بازی در لیگهای معتبر بریتانیا را داشتند، به عضویت تراکتور درآمده و بذر امیدی بزرگ در دل تیتیها و حتی هواداران فوتبال ایران کاشتند.
اما سرنوشت برای هیچ کدام از این سه تن آنطور که باید پیش نرفت. فورستر خیلی زود و در همان ابتدای نیم فصل اول بدون ذکر دلیل خاصی از جمع سرخها جدا شد ولی استوکس و اروین باوجود درخشش و به ثمر رساندن گلهای نسبتا زیاد برای پرشورها، به یکباره به مرخصی رفته، ساز جدایی زده و برنگشتند تا حسابی دست زنوزی و مدیرانش را در پوست گردو قرار دهند. بازیکنانی که اگرچه از لحاظ فنی جزو برترین خارجیهای ادوار لیگ برتر بودند ولی باتوجه به حواشی غیرفوتبالی و رفتارهای غیرحرفهای، دردی از تراکتور درمان نکردند تا این تیم در سال اول زمامداری زنوزی حتی موفق به کسب سهمیه آسیایی نیز نشود!
تنها بازیکن پردوام سال اول تراکتور خصوصی، یوکیا سوگیتا اولین بازیکن ژاپنی تاریخ لیگ برتر بود که بعد از یک و نیم فصل حضور در تیم آذربایجانی، به تیمی سوئدی قرض داده شد که درنهایت منجر به قرارداد قطعی نیز گردید. سوگی برخلاف بریتانیاییهای سرکش، از نظر اخلاقی بازیکنی بسیار منضبط و حرفهای ولی از لحاظ فنی یک بازیکن متوسط برای تیتیها نشان داد. در نیم فصل دوم همین سال، کوین کنستانت بازیکن سابق میلان نیز به جمع سرخهای کهکشانی پیوست ولی سرانجام وی نیز گرفتن چیزی حدود ۸۰۰ هزار دلار بدون حتی یک دقیقه بازی با پیراهن تراکتور بود تا هزینههای دلاری زنوزی در فصل اول مالکیت، تقریبا بر باد رفته تلقی شود.
مالک تراکتور فصل دوم را با خریدهای کم سر و صداتری نسبت به سال اول در حوزه بازیکنان خارجی آغاز کرد و به نوعی به دنبال ترکاندن بمبهای آنچنانی نرفت! با این حال اصلا تصور نکنید که نفرات کم نام و نشانتر برای تاجر تبریزی هزینه چندانی نداشته چرا که در ابتدای همین لیگ نوزدهم، تراکتورِ زنوزی از گرانترین بازیکن لیگ برتر به نام کوین فورچونه رونمایی کرد. مهاجمی که با وجود سر و صدای زیاد ماحصل عملکردش یک گل مقابل سایپا بود و درنهایت نیمفصل از جمع قرمزها جدا شد! همراه فورچونه، یک وینگر برزیلی به اسم مازولا و یک بازیکن پرویی به نام ویلیان میمبلا نیز به عضویت تراکتور درآمدند که مازولا همانند فورچونه بدون عملکرد خاصی در نیمفصل راه جدایی پیش گرفت و میمبلا هم که با عنوان مارادونای پرویی معرفی شده بود با یک گل زده در یک فصل و نیمکتنشینیهای متعدد نشان داد صرفا از لحاظ ظاهری شبیه به اسطوره آرژانتینی بوده است!
نیمفصل دوم لیگ نوزدهم باتوجه به جدایی دو خارجی یاد شده، تیتیها اقدام به خرید جفرسون یوری مدافع برزیلی و عکاشه حمزاوی مهاجم الجزایری گرفتند که نتیجه تفاوتی با قبلیها نداشت. یوری خیلی زود و به مانند هموطنش مازولا یک نیمفصل در تراکتور دوام نیاورد و به بهانه همهگیری بیماری کرونا دیگر به تبریز برنگشت اما عکاشه باوجود استمرار حضورش در فصل آینده، بیشتر ترکیب تراکتور را از ده نفره به یازده نفره تبدیل میکرد تا گره از کار این تیم به عنوان مهاجم باز کند!
لیگ بیستم تراکتور همانند همه تیمهای لیگ برتری به دلیل ممنوعیت خرید بازیکن خارجی نتوانست خارجی جدیدی جذب کند و همان طور که اشاره شد با حمزاوی به عنوان بازیکنی که قبلا عضو این تیم بوده به همکاری ادامه داد و عکاشه که تا نیمفصل لیگ بیستم در جمع قرمزها حضور داشت تنها خارجی این فصل تراکتور بود. لیگ بیست و یکم نیز که شاید بدترین دوران تراکتورِ زنوزی بوده صرفا با خرید یک مدافع خارجی در نیم فصل دوم به نام تیاگو فریرا که چندان هم تعریفی نداشت، در اقتصادیترین حالت ممکن سپری شد و شاید پرشورها خوششانس بودند که درنهایت تیم محبوبشان توانست خود را در لیگ برتر حفظ کند.
اما فصل جدید با جذب قربان بردیف سرمربی نامدار فوتبال روسیه به نظر میرسید برای تراکتور متفاوت از سال قبلی باشد. همین طور هم شد و زنوزی با تغییر رویه نشان داد نسبت به همه سالهای مالکیتش بر تراکتور تغییر روش داده و نه دنبال سر و صدای زیاد و شوک به بازار همانند اوایل حضورش در این تیم است و نه همانند لیگ بیست و یکم قرار است با بیاعتنایی یک تیم اقتصادی ببندد که هوادارانش هر روز خون دل بخورند! با اینکه نمیتوان به تیمی که با هدایت بردیف بسته شده نام یک تیم کامل و بینقص نهاد ولی از بابت خرید بازیکنان خارجی شاید امسال مدبرانهترین سال ممکن برای مدیران تراکتور بوده است.
ریکاردو آلوز پرتغالی تا بدینجای کار بهترین بازیکن لیگ برتر است و چه بسا اگر تراکتور از لحاظ نفری شرایط بهتری داشت، آلوز حتی میتوانست مهره قهرمانی نیز لقب بگیرد. در کنار گلساز قهار پرتغالی، گوستاوو واگنین بازیکن برزیلی نیز بسیار در خدمت تیم و تکنیکی نشان داده که در اکثر بازیها اعتماد بردیف را همراه خود میبیند و به عنوان بازیکن ثابت پا به میدان میگذارد. ارزش فنی این بازیکنان به کنار، بازگشت از اولین مرخصی آن هم در شرایط این روزها نشان میدهد که خارجیهای این فصل تراکتور برخلاف همتایان پیشین خود صرفا به دنبال بازی و انجام وظیفه در شغل خود هستند و این میتواند برای مجموعه تراکتور خصوصی خبری خوشایند بابت انتخاب صحیح باشد. البته شاید تنها نکته منفی دوران جدید جذب خارجیها، صفا هادی عراقی باشد که چندان بازی به وی نرسیده ولی قطعا قضاوت تا هفته یازدهم برای این بازیکن زود است و چه بسا صفا هم بتواند در ادامه همانند خبر انتقالش لحظات خوش و شیرینی را برای تیتیها بسازد.
نگارنده: حامد حاجیمحمدی
انتهای پیام/