12:53
1399-10-22
کد خبر: 3786
در بررسی چالشها و مشکلات ورزش اول تبریز مطرح شد؛
رئیس هیات دوچرخهسواری شهرستان تبریز با بیان چالشها و مشکلات پیشروی این رشته درخواست کرد تا باشگاهی تحت نام «صنعت آذربایجان» با حمایت صاحبان صنایع در ورزش استان تشکیل شود.
گروه ورزشی آناج: دوچرخهسواری را اگر مادر ورزش آذربایجان ننامیم باید اذعان کنیم که این رشته ورزش اول استان است. سالهای سال قهرمانان ملی و جهانی رشته دوچرخهسواری از خطه آذربایجان بودهاند و تیمهای باشگاهی تبریز هم قلههای افتخار مسابقات داخلی و خارجی را فتح کردهاند. با وجود چنین افتخارات و برگزاری تور ایران-آذربایجان که یکی از معدود تورهای بینالمللی در سطح خاورمیانه است این روزها دوچرخهسواری استان آنگونه که باید حال خوشی ندارد.
عدم تمایل به تیمداری و کوچ دوچرخهسواران استان به دیگر شهرها انگیزه را برای ادامه راه پرافتخار دوچرخهسواری کم کرده است. انگیزهای که رئیس هیات دوچرخهسواری شهرستان تبریز امیدوار است با تیمداری صنایع آذربایجان به تمام رشتههای ورزشی علیالخصوص دوچرخهسواری بازگردانده شود. برای بررسی چالشهای این ورزش و مشکلات پیرامون آن گفتوگویی با «ناصر هوشیار» رئیس هیات دوچرخهسواری شهرستان تبریز داشتیم که این مصاحبه را در زیر میخوانید:
آناج: چندین سال است که هیات دوچرخهسواری تبریز در کشور حائز رتبه برتر میشود، از این افتخار و رمز موفقیتتان بگویید.
دوچرخهسواری ورزش اول ماست و در تبریز همیشه جز اولینها بوده و در المپیک و بازیها آسیایی هم همیشه نمایندگان تبریز و آذربایجان حضور داشتهاند و به نوعی دوچرخه یدککش ورزش آذربایجانشرقی است. البته این مساله هم برمیگردد به اینکه بنای این کار درست گذاشته شده و باید از پیشینیان ورزش در استان تقدیر و تشکر کنیم. من بیست سال است که با عناوین مختلف با هیات دوچرخهسواری فعالیت میکنم و سعی کردهام که به نوعی فعالبت کنیم که دوچرخهسواری رو به جلو حرکت کند اما گاهی شرایط به گونهای رقم خورده که پسرفت هم داشتهایم اما در بیشتر مواقع رو به رشد بودهایم.
باشگاهها بستر قهرمانپروری
در سالهای طولانی دعوت ورزشکاران استان را به تیم ملی داشتهایم و گاهی هم شده که نفراتی نداشتیم اما سعی کردهایم همیشه جایگزین نفرات اصلی را پرورش دهیم زیرا در این شرایط سخت اقتصادی که همه مشکل دارند باید با ورزش به مردم کمک کنیم و به سلامتی مردم اهمیت دهیم و این کمک به وسیله این است که ما باید یک هدف داشته باشیم؛ مثل حضور در تیم ملی. اما برای این کار باید بستر هم وجود داشته باشد که در این مورد بستر همان باشگاه است.
برندسازی ورزشی گامی در توسعه اقتصاد
برند باشگاه پتروشیمی تبریز مربوط به دوچرخهسواری است همانطور که وقتی نام تراکتور و سپاهان میآید همه به یاد فوتبال میافتند، پس با ورزش به اقتصاد هم کمک میشود، وقتی چنین نامی برند میشود مسئولین باید به باشگاه و ورزش کمک کنند تا تیمی باشد که انگیزه برای ورزشکار ایجاد شود و این مربوط به همه رشتههاست نه تنها دوچرخهسواری. وقتی بچه ده ساله را تشویق به ورزش میکنیم باید انگیزه وجود داشته باشد و هیاتها به تنهایی نمیتوانند این انگیزه را ایجاد کنند چون فقط مسابقات لیگ وجود دارد و خبری از مسابقات قهرمانی کشور نیست.
پیشنهاد تیمداری به تراکتور
برای انگیزه باید باشگاهی باشد که حقوق بدهد، ورزشکار را به مسابقات اعزام کند و انگیزه هم ایجاد کند. البته بعد از چندین سال تلاش ما، دانشگاه آزاد اسلامی تیم دوچرخهسواری تشکیل داده و خوشبختانه نتیجه هم گرفته است. بعد از آن هم مدیرعامل شرکت عمران بسیار علاقمند به ورزش است و به ما کمک کرد تا تیم به مسابقات اعزام کنیم اما پیگیریم که یک باشگاه تیم دوچرخهسواری تشکیل شود و من پیشنهادم به تراکتور این است که یک بازیکن ذخیره را کنار بگذارد و تیم دوچرخهسواری را راه بیندازد.
یا صفر عمل میکنیم یا صد!
سه سال قبل همه به ما زنگ میزدند که چقدر خوب شهرداری تبریز در تمام رشتهها تیمداری میکند و راه و روشش را به ما بگویید اما از سال 98 دیگر باشگاهی به نام شهرداری تبریز وجود ندارد، یعنی ما یا صفر عمل میکنیم یا صد! اگر هزینه این تیمها زیاد بود آن را نصف کنید اما صفرش نکنید؛ چرا برای همه چیز پول داریم اما برای ورزش نداریم؟ شهرداری تبریز در رشتهها اولویتبندی کند و تیم بدهد، در تبریز فوتبال ساحلی به درد نمیخورد اما اینجا مهد تکواندو و دوچرخهسواری است که با کمترین هزینه تیم تشکیل میدهد.
انتقاد از عدم حمایت نمایندگان ملت
تا به امروز کسی هیاتهای ورزشی استان را دعوت کرده تا از نظراتشان استفاده کند؟ در پتروشیمی تجهیزات دوچرخهسواری باقی مانده و به قدری که پتروشیمی تجهیزات دارد خودِ فدراسیون دوچرخهسواری ندارد اما در همانجا مانده است، یک نماینده نداریم که مثلا به پتروشیمی بگوید در دوچرخهسواری تیمداری کن، به شیرین عسل بگوید در تکواندو هزینه کن و به همین ترتیب عمل کنند؟ من نمیدانم چه مشکلی وجود دارد، آیا نمایندگان استان ما قدرت ندارند که چنین درخواستی از صاحبان صنایع داشته باشند؟ چرا فولاد مبارکه در تمام رشتهها تیمداری میکند اما صنایع ما این کار را انجام نمیدهند؟ چون آنجا نگاهشان درست است و دیدشان وسیع است.
آناج: چرا باشگاهها حاضر به تیمداری نیستند؟
چون مسئولین پیگیری ندارند و ورزش در اولویتهای بعدی قرار دارد. المپیک لندن و ریو مربوط به شهرها بود. شما بروید ببینید شهرداری آنها برای این مسابقات چه کارهایی انجام دادند، صاحب شهر شهرداری است و نماینده شهر شورا است اینها باید به قدری قدرت و نفوذ داشته باشند که در چنین مواردی ورود پیدا کنند اما چنین چیزی وجود ندارد. دغدغه شهر زیاد است اما ورزش هم دغدغه است اما تا بحال کسی را دعوت نکردهاند که برای ورزش چه کنیم. ورزش کردن در پارک که حمایت از ورزش همگانی نیست ما برای جوانان چه کار کردیم؟ پیادهروی در ائل گلی را خود جوان انجام میدهد ما باید برنامههای انگیزشی و رقابتی ایجاد کنیم اما چه کار کردیم؟
انحلال تیمهای شهرداری؟ قانون همه یا هیچ!
امروز شهرداریها مختلف مشغول تیمداری هستند اگر قانون برای آنها وجود دارد برای ما هم وجود دارد اگر خلاف میکنند، به ماهم راه خلاف را نشان دهند. میگویند فلان عضو شورا به تیمداری اعتراض میکند! خب اگر تیم فوتبال مورد اعتراض بود چرا باقی رشتهها را نابود کردید؟ متاسفانه دیدگاه در شهر این است که ما یک مدت هستیم و به ما ربطی ندارد که چه اتفاقی میافتد در حالیکه باید برای ورزش ریشهای کار شود، نمیشود که یک شهردار بیاید تیم راه اندازی کند و شهردار بعدی تیم را جمع کند.
آناج: شهرداری چقدر به تیمهای دوچرخهسواری بدهکار است؟
شهرداری از سال 96 به ده نفر از ورزشکاران 150 میلیون تومان بدهی دارد و هی امروز و فردا میکنند، سال 97 هم که برای تور آذربایجان رفتیم تنها پول دو نفر را دادند؛ اگر پول دادن غیرقانونی است چرا پول دو نفر را دادند و اگر نه چرا پول بقیه را نمیدهند؟ از دو قرارداد حدود 700 میلیون تومان شهرداری به ورزشکاران دوچرخهسواری بدهکار است و ورزشکار دوچرخهسواری از سال 96 نتوانسته طلب پنج میلیون تومانیاش را بگیرد و از همان سال هرروز یک نفر ما را سرکار میگذارد و خبری هم از پول نیست. میگفتند شهرداری تیمداری نکند چون پول زیادی صرف تیم فوتبال شد خب در ورزشهای والیبال، دوچرخهسواری و تکواندو …خیلی کمتر هزینه میکردند، چرا این تیمها را منحل کردند؟
آناج: قراردادهای دوچرخهسواری چقدر است؟
ما با 500 میلیون تومان میتوانیم یک تیم ده نفره دوچرخهسواری را برای یک فصل به صورت تمام و کمال ساپورت کنیم. قرارداد بهترین دوچرخهسوارها بیشتر از 80 یا 100 میلیون تومان نمیشود و ما با 500 میلیون تومان یک تیم خوب دوچرخهسواری میبندیم در حالیکه یک فوتبالیست قرارداد یک میلیاردی میبندد تا روی نیمکت بنشیند و برود!
درخواست تشکیل باشگاه صنعت آذربایجان
شورای شهر ما اگر به خاطر یک تیم فوتبال تمام تیمها را منحل کرد چرا امروز به عنوان نماینده مردم شهر پتروشیمی تبریز را ملزم به تیمداری نمیکند؟ قدرت چنین کاری را ندارد؟ چرا خیرین را دعوت به ساختن ورزشگاه، زمین چمن و ورزش های عمومی نمیکنتد؟ این کار مسئولین شهرداری است که خیرین و بزرگان شهر را دعوت کند تا در ورزش سرمایهگذاری کنند. چه عیبی دارد باشگاهی با نام صنعت آذربایجان راهاندازی شود و صاحبان صنایع یک هزارم درآمدشان را صرف آن کنند؟ این مقدار پول به چشم این صاحبان صنایع نخواهد آمد اما یک کارگروه تشکیل میشود و تیمهای مختلف راه اندازی میشود و تبلیغات هر شرکت هم روی پیراهن یک تیم ورزشی زده میشود.
دوچرخه به عنوان بیلبورد سیار
دوچرخه بیلبورد سیار است و حتی اگر یک شرکت به دوچرخهسواران پیراهنی با تبلیغ خودش بدهد هم تبلیغ است هم به بحث سلامتی و حمل و نقل کمک میکند. برای هر ورزشی اگر تبلیغ شود همان ورزش به چشم خواهد آمد. همانطور که دائماً فوتبال تبلیغ میشود و همه مردم هم کم و بیش اطلاعات فوتبالی دارند.
من چندین بار به ایستگاههای دوچرخه که تعطیل شده سر زدهام، چه ایرادی دارد این ایستگاهها را راهاندازی کنیم و یکی از صنایع حمایت کند تا به مردم دوچرخه تحویل دهند تا در حمل و نقل عمومی هم کمک شود؟
انتهای پیام/
آناج برای جمع آوری بازدید از اسم تراکتور استفاده نکن….
آناج برای جذب بازدید از اسم تراکتور استفاده نکن…