شهرتیفر گفت: دریافتی ماهانهام نهتنها نجومی و غیرمتعارف نیست، بلکه به قدری کم است که اگر بگویم باور نمیکنید و میگویید امکان ندارد یک فرماندار اینقدر حقوق بگیرد.
گروه سیاسی آناج: رحیم شهرتیفر فرماندار 56 سالهی تبریز است که از آغاز بهکار دولت یازدهم این سمت را عهدهدار است. نماینده کابینهی تدبیر و امید در شهرستان تبریز طی گفتوگویی صمیمی از نحوهی انتخابش به عنوان فرماندار سخن گفته و از روزهایی که مجبور بوده شب را در اداره صبح کند، حرف زده است. شهرتیفر ضمن تشریح اهم اقدامات خود در سال 95 و تلخ و شیرینترین خاطرههایش، از آرزوییها که دوست دارد در سال 96 برآورده شود، پرده برداشته است.
فرماندار تبریز صریحاً به سوال «آیا فیش حقوقیاش نجومی است؟» پاسخ داده و دلایل عدم پذیرش پیشنهاد معاونت سیاسی استاندار اردبیل در سال گذشته را برای اولینبار شرح داده است.
متن کامل گفتوگوی آناج با مدیر کهنهکار تبریزی را در ادامه میخوانید:
قبل از فرمانداری در دانشگاه تدریس میکردم/ حضور در دولت یازدهم برای افتخار است
آناج: نحوه انتخابتان به عنوان فرماندار را برایمان شرح دهید:
بنده سابقهی خدمت در وزارت کشور را در کارنامهی خود داشتم و مدتی در استانداری آذربایجانشرقی نیز فعال بودم. سال 73 به عنوان مدیرکل اجتماعی و انتخابات استان برگزیده شدم و تا سال 78 در این پست انجام وظیفه میکردم، از 78 تا اوایل سال 81 مدیرکل سیاسی و انتظامی استانداری آذربایجانشرقی بودم و بعد از آن تا سال 85 در جایگاه فرماندار میانه خدمتگزاری میکردم. در واقع بین سیاسیون و مسئولین چهرهای شناخته شده بودم.

هنگامی که آقای جبارزاده استاندار آذربایجانشرقی شدند، در دانشگاه آزاد اسلامی عضو هیئت علمی بودم و تدریس میکردم، ایشان مجددا بنده را برای همکاری دعوت کردند و خواستند مسئولیت فرمانداری تبریز را قبول نمایم، از آنجایی که قبول نمایندگی دولت تدبیر و امید برایم یک افتخار بزرگ بود، پیشنهاد دکتر جبارزاده را با کمال میل قبول کردم.
اجازه ندادم بین دستگاهها ناهماهنگی به وجود آید/ امنیت تبریز را با تلاش نهادهای ذیربط تامین کردیم
آناج: اگر یک شهروند از شما سوال کند در سال 95 چه اقدام شاخصی انجام دادید و کدام مشکلات را حل کردید، چه پاسخی خواهید داشت؟
فرماندار هر شهرستان به عنوان نماینده دولت مسئولیت هماهنگ کننده تمامی دستگاههای دولتی را برعهده دارد، به عبارت دیگر فرماندار به جز در زمان انتخابات که مجری میباشد، در سایر مواعد مستقیماً مسئول اجرای امر خاصی نیست. کارگروههایی مثل سلامت و امنیت غذایی به ریاست فرماندار تشکیل مییابد و ادارهی جلسهی شورای آموزش و پرورش شهرستان نیز برعهده فرماندار است. ریاست شورای تامین شهرستان و مسئولیت حفظ امنیت شهر و کارهایی از این قبیل هم با فرماندار میباشد.
فرمانداری تبریز نیز همچون سایر فرمانداریها در ایفای مسئولیت هماهنگ کننده، عملکرد قابل قبولی را داشته است، به طوریکه در بین دستگاههای خدمترسان به مردم هیچگونه ناهماهنگی به وجود نیامده و آنها در انجام کارها مانع یکدیگر نشدهاند. در بحث شاخصهای امنیتی نیز با کاهش جرایم، سرقت و ناهنجاریهای اجتماعی روبرو بودهایم که این نیز در سایهی تلاش تمام دستگاههای مرتبط با قضیه تحقق یافته است.
رفع مشکلات واحدهای تولیدی اصلیترین دغدغهام بود/ مانع توقف تولید کارخانههایی مثل ماشینسازی و ریختهگری شدیم
حفظ و تداوم فعالیت واحدهای تولیدی و جلوگیری از روند توقف تولید محصول در واحدهای صنعتی برایم تبدیل به یک دغدغهی بزرگ شده بود و در سال 95 به صورت جدی تمام تلاش خود را برای رفع مشکلات تعدادی از واحدهایی که دچار مشکل شده بودند، به کار بستم. برخی از مجموعهها به علت بدهیهای مالی انباشته از قبل و تعدادی دیگر درپی سوءمدیریت در بحران به سر میبردند، نوسانات اقتصادی نیز بر دامنهی مشکلات آنها افزوده بود. در چنین شرایطی ما سعی کردیم این اتفاقات را به حداقل برسانیم.
میزان تولیدات ریختهگری ماشینسازی به هزار تن در ماه رسیده است/ محصولات شرکت به کشور صنعتی آلمان صادر میشود
شاخصترین کاری که فرمانداری با کمک دیگر دستگاهها و مقامات انجام داد، کاهش مشکلات ماشینسازی و بخش ریختهگری این مجموعه صنعتی بود. مسئولین هرآنچه از توانشان برمیآمد را انجام دادند تا تولید آنها استمرار یابد. در واقع کم مانده بود که وضعیت ماشینسازی به صورت جدی بحرانی شود، لکن اقدامات ثمر داد و اخیرا به بنده اعلام کردند که میزان تولید بخش ریختهگری به 1000 تن افزایش یافته که این در طول تاریخ فعالیت این شرکت بیسابقه است. همچنین گزارش دادهاند محصولات ماشینسازی اکنون به کشور صنعتی آلمان نیز صادر میگردد.
البته برای رفع مشکلات و موانع سایر واحدهای صنعتی نیز اقداماتی صورت گرفت و نتایج خوبی را نیز درپی داشت، همچنین فرمانداری در سال گذشته پیگیر مسایل حاشیهنشینان بود و با همکاری شهرداری 170 واحد جدید احداث و تحویل ساکنان مناطق حاشیهنشین شد، واحدهایی در شهرک اندیشه در همین راستا احداث میشود و در آینده شاهد اقدامات عملی بیشتر در این حوزه خواهیم بود.
یک فرماندار بیست و چهار ساعته آمادهی انجام وظیفه است/ شبها گوش بِزنگم
آناج: روزانه چند ساعت کار میکنید؟
طبق قانون ساعت کاری ادارات مشخص شده اما مسئولیت فرمانداری جزو مشاغل 24 ساعته محسوب میشود، نه اینکه بگویم 24 ساعت کار میکنم اما به صورت شبانهروزی پایِ کار و آمادهی انجام وظیفه هستم. ساعت معینی برای فرمانداران وجود ندارد که از اداره بیرون بروند و کارشان نیز تمام شود، نه تنها بنده بلکه تمام فرمانداران وقتی شب سر بر بالش میگذارند، موبایلشان را نزدیک خود قرار میدهند تا اگر اتفاقی رخ داد، برای انجام وظیفه برخیزند.

8 صبح به اداره میروم و 9 شب به خانه برمیگردم/ بعضی اوقات شب را هم در اداره میمانم
معمولا بنده صبح رأس ساعت 8 در فرمانداری حاضر میشوم و با لحاظ جلسات و سایر مسایل ساعت 9 شب کارم تمام میشود و به خانه برمیگردم. در زمان انتخابات فرماندار مسئولیت مستقیمی دارد و از آنجایی که براساس روزشمار انتخابات و زمانبندی لحاظ شده کارها باید پیش بروند، فرماندار وظیفه دارد به صورت مستمر پیگیر امور شده و از حسن انجام کار اطمینان حاصل کند، لذا در زمان انتخابات گاهاً شب را نیز در فرمانداری میمانم، البته این بدان معنا نیست که کارمان شدید میشود اما درگیری فرمانداری از نظر زمانی افزایش مییابد.
امکان ندارد در ادارهی دولتی فردی حقوق نامتعارف بگیرد/ دریافتیام نجومی نیست/ به قدری حقوقم کم است که شاید ببینید و باور نکنید
آناج: باتوجه به قضیهی فیشهای حقوقی، شاید برای برخیها سوال پیش آید که آیا فرماندار تبریز هم حقوق نجومی میگیرد؟
کارمندان دولت براساس اشل پرداخت، میزان تحصیلات، سنوات خدمت، حق عائلهمندی و... حقوق تعریف شدهای در قانون دارند و دریافتیشان با سایر اشخاص تفاوت چندانی نمیکند، دیوان محاسبات نیز کاملا بر پرداخت حقوق کارمندان دولت نظارت دارد، بنابراین غیرممکن است در ادارات دولتی پرداختیِ غیرمتعارف صورت گیرد. چنین پرداختهایی در جاهایی است که هیئت مدیره وجود دارد و آنها براساس اختیارات و توان مجموعه، برای خود و کارکنان پاداش، حقوق و امتیازات بیشتری در نظر میگیرند اما در سیستم دولتی حقوقها از خزانه پرداخت میشوند و نمیتوان حقوق اضافهای به کسی پرداخت کرد.
بنده نیز به عنوان کارمند دولت براساس سنوات، میزان تحصیلات و موقعیت شغلیام حقالزحمه میگیرم و دریافتیام نه تنها نجومی نیست بلکه به قدری کم است که شاید هرکسی بشنود بگوید: «شهرتیفر شوخی میکنی و چنین چیزی امکان ندارد، به فرماندار زیاد پول میدهند».
سال 58 وارد سپاه پاسداران شدم/ اگر به آن سالها بازگردم بازهم همین کار را میکنم
آناج: اگر به سال 92 باز گردید، بازهم پیشنهاد فرمانداری را قبول میکنید؟
قبول مسئولیت در جمهوری اسلامی تحمیلی نیست و بنده خدمت در نظام را با کمال میل و افتخار پذیرفتهام، شهرتیفر سال 58 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده و علیرغم اینکه 18 سال سن داشته، با اعتقاد و ایمان کامل به این نهاد پا گذاشته است، پس میتوان گفت نه تنها سال 92 بلکه بنده اگر به سال 58 نیز برگردم، بازهم این راه را انتخاب میکنم. تا زمانیکه از بنده میخواهند در مسئولیتی ایفای نقش کنم و بنده فکر کنم که از عهدهی آن برمیآیم، قطعا نه نمیگویم.
اگر یک روز فرماندار نباشم، در دانشگاه تدریس میکنم
آناج: اگر یک روز فرماندار نباشید، به چه کاری مشغول میشوید؟
چون دانشآموختهی تاریخ بودم، قبل از سال 92 به اقتضای علاقهای که داشتم در دانشگاهها با دو گروه معارف و تاریخ همکاری میکردم و شخصاً عضو گروه تاریخ بودم. با این انگیزه تدریس کردن را دوست دارم و چنانچه روزی این امر نیز میسر نشود، به کارهای پژوهشیام ادامه میدهم.
عضو هیچ تشکل و حزب سیاسی نیستم
آناج: انسانی سیاسی هستید یا آنکه صرفاً مسایل سیاسی را دنبال میکنید؟
عضو هیچ تشکل سیاسی نیستم، یعنی جزو آن آدمهایی نمیباشم که در حزب و تشکل خاصی فعالیت کنم اما نکتهنظر و علایق سیاسی دارم و اینکه در چهارچوب نظام مسئولیتی سیاسی قبول کردهام، نشان میدهد از سیاست هم گریزان نیستم.
اخبار صداوسیما را همیشه میبینم/ اخبار استان را از طریق کانالهای تلگرامی معتبر دنبال میکنم
آناج: چه اندازه اخبار را دنبال میکنید؟
آدمهایی مثل من که مسئولیتی را برعهده دارند، بیشتر وقتشان صرف انجام وظایفشان میشود اما کارمان ایجاب مینماید اخبار را هم دنبال نماییم، معمولا سعی میکنم برای شنیدن اخباری که از صداوسیما پخش میشود، وقت بگذارم و گوش دهم، اگر از تلویزیون هم نشد، حداقل در مسیر از طریق رادیو مطلع میشوم. اخبار استان را هم همواره در خبر آخر شب شبکه سهند دنبال میکنم لکن با رسانهها نیز قطع ارتباط نکردهام، مثلاً در کانال تلگرامی آناج عضو هستم و اخبار را میبینم و در برخی مواقع، مستقیما به سایت آناج و سایر پایگاههای خبری هم مراجعه میکنم.
هنگام وقوع حادثه قطار تبریز در مشهد بودم/ با اولین پرواز خود را به تبریز رساندم
آناج: تلخ و شیرینترین خاطرهتان در سال 95 چه بود؟
تلخترین خاطره، حادثهی قطار تبریز-مشهد بود که درپی آن تعدادی از هموطنان مان جان باختند و نه تنها مردم آذربایجان و مسئولین استان، بلکه کل ملت ایران داغدار شدند. بنده در روز حادثه مشهد مقدس بودم و هنگامی که صبح اولِ وقت مطلع شدم قطار تبریز در دامغان دچار حادثه شده است، بلافاصله با اولین پرواز خود را به تبریز رساندم و از فرودگاه مستقیم به سمت راهآهن آذربایجان رفتم چراکه جلسه ستاد بحران در آنجا تشکیل یافته بود. در ابتدا با فرماندار دامغان و سپس فرماندار سمنان گفتوگو کردم، ما از کم و کیف حادثه خبر نداشتیم و اطلاعات دقیقی در دست نبود. البته از مسئولین استانی و عوامل ستاد بحران نیز در محل حادثه حضور یافته بودند.

تماشای چهرهی بانشاط کارگران شیرینترین خاطرهام را رقم زد
شیرینترین خاطرهام نیز به حضور در جشن بدرقهی بازنشستگان مجموعهی ماشینسازی بر میگردد، آنان 24 ماه پیش بازنشسته شده بودند اما به علت مشکلات مالی هیئت مدیره توان پرداخت پایان کار و مطالباتشان را نداشت که خوشبختانه این مشکل نیز رفع گردید، در آن جشن هنگامی که چهرهی بانشاط کارگران و کارکنان را میدیدم، خرسند میشدم و لبخند آنها از رفع مشکلات و افزایش میزان تولید، برایم شیرین بود.
از نزاع خودیها، شیطان صفتان بهره میبرند/ سعی میکنم از درگیری دور بمانم
آناج: وقتی در رسانهها میبینید شخصی علیه شما صحبت کرده، چه واکنشی نشان میدهید؟
معتقدم آدم باید روشنگری کند، بنده باکسی درگیری ندارم اما عدهای بهخاطر اغراض سیاسی، جناحی و اهدافشان دنبال سوژهای هستند تا درجامعه بگومگوی دوطرفه ایجاد کنند تا از این مسیر خود و جناح سیاسیشان را اثبات نمایند. بنده این روش را دوست ندارم و معمولا سعی میکنم چنانچه مطالب ناصحیحی به جامعه منتقل میشود، پاسخ آنها را بدهم. روشنگری مینمایم اما با اشخاص قصد رویارویی ندارم، معتقدم از این نزاعها انسانهای شیطانصفت بهره میبرند و چیزی عاید ما نمیشود.
در کل میتوانم بگویم از درگیری دور میمانم لکن این به این معنا نیست که از حق دفاع نکنم.
اگر معاون استاندار اردبیل میشدم، باید خانوادهام را نیز با خود میبردم/ تحصیل فرزندانم این اجازه را به من نداد
چرا پیشنهاد استاندار اردبیل و نشستن بر کرسی معاونت سیاسی آن استانداری را قبول نکردید؟
آن زمان استاندار محترم اردبیل بنده را دعوت کردند و حضوری با خودشان صحبت نمودم، دلیل اول رد آن پیشنهاد به مسایل خانوادگی مربوط میشد چون اگر قرار بود به اردبیل سفر کنم باید خانوادهام را هم با خود میبردم و به علت تحصیل فرزندانم این امر میسر نبود. بنده پیشتر هرکجا مسئولیت قبول کردهام با اهالی آن شهر زندگی نمودهام، هنگامی که فرماندار میانه شدم خانوادهام را هم با خود بردم تا با مردم آن منطقه زندگی کنند.
آقای جبارزاده با رفتنم به اردبیل مخالفت کردند/ خودم نیز راضی به رفتن نبودم
علت دوم رد آن پیشنهاد، مسایل اداری بود، بالاخره بنده در تبریز مسئولیت قبول کرده بودم و از لحاظ اخلاقی درست نبود آن را نیمهکاره رها نمایم و به شهر دیگری بروم. لذا این مورد را به دو استاندار محول کردم و از آنان خواستم موضوع را فیمابین خودشان حل کنند. آقای جبارزاده نیز با استاندار اردبیل حرف زدند و به ایشان گفتند باتوجه به نزدیکی انتخابات، به بنده نیاز دارند و با انتقالم به اردبیل مخالفت کردند، بنده نیز به دلیل مسایل خانوادگی از رفتن به شهری دیگر معذور بودم.

با استاندار رابطهای صمیمی دارم/ از زمان دفاع مقدس همدیگر را میشناسیم
آناج: رابطهتان با استاندار آذربایجانشرقی چگونه است؟
آقای جبارزاده از نظر سازمانی رئیس بنده محسوب میشوند و مدیریت عالی استان برعهده ایشان است، لذا ما باید خودمان را با دکتر جبارزاده هماهنگ کنیم و تاکنون نیز این اتفاق رخ داده است. بنده رابطهای صمیمی و دوستانه با استاندار دارم و همدیگر را از زمان جنگ تحمیلی میشناسیم.
آناج: از چهرههای شناخته شدهی کشور در سطح ملی کسی دوست شما است؟
از سال 58 کار میکنم و بعضی از شخصیتها بنده را میشناسند، مثلاً وزیر کار از دههی 60 مرا میشناسد و حتی به اسم کوچک صدایم میزند. بالاخره بنده نیز حد خودم را میدانم و اینگونه نیست که با تمامی وزرا و مقامات ردهی اول صمیمی باشم، اما خب یک زمانی بنده با آقایان عبدالعلیزاده و سبحانالهی کار کردهام، فردا اگر آنان در مرکز مسئولیتی را برعهده بگیرند، قطعا میتوانم بگویم فلان شخص با من رابطهای دوستانه داشت.
به امام خمینی(ره) علاقهی زیادی داشتم
آناج: از بین شخصیتهای سیاسی کشور، به فرد خاصی علاقه دارید؟
معتقدم انسان نسبی است و اینکه آدمی به شخصی تعلقخاطر داشته باشد و به او وابسته گردد صحیح نیست، آدمها را در زمان حال باید مورد ارزیابی قرار داد، اما خب برخی شخصیتها کاریزماتیک هستند، درست مثل امام راحل که ما به ایشان واقعا علاقه زیادی داشتیم و عاشقانه از او پیروی میکردیم. اکنون نیز به شخصیتهای زیادی علاقهمندم اما وابسته نیستم.
کوهنوردی و پیادهروی میکنم
آناج: ورزش هم میکنید؟
یک زمانی رئیس هیئت جودو استان بودم، به ورزش علاقه دارم و گاهی اوقات کوهنوردی میروم، پیادهروی هم میکنم. با ورزشکاران هم ارتباط دارم و خیلی از آنها را میشناسم، به ورزشکارانی هم که افتخارآفرینی کردهاند و مقام آوردهاند احترام ویژهای قائلم.
ای کاش سال 96 فقر ریشهکن شود/ آرزو میکنم آمار بیکاری کاهش یابد
آناج: آرزویی دارید که میخواهید در سال جاری برآورده شود؟
در کنار تمام آرزوهای شخصی و سعادت مردم ایران، آرزو میکنم سال 96 برای مردم پربرکت باشد و رونق اقتصادی شکل بگیرد، واقعاً فقر از جامعه ریشهکن شود و در نتیجهی آن برای جوانان نیز اشتغال فراهم گردد و آمار بیکاری کاهش یابد. در عین حال از خدا میخواهم اهداف جمهوری اسلامی ایران به عنوان منادی حق و عدالتخواهی در جهان پرتلاطم امروز محقق شود.

خبرنگار وقتی مینویسد بداند خدایی هم هست
آناج: سخن آخر...
از تمامی اهالی رسانه خواهش میکنم وقتی قلم به دست میگیرند تا خبری را بنویسند و تحلیلی ارائه دهند، بدانند خدا جایِ حق نشسته است. صداقت در گفتار و بیان باید سرلوحهی کار خبرنگاران باشد و اینگونه نشود که چون از مسئولی خوشمان نمیآید یا این مدیر وابسته به فلان جریان است، او را بکوبیم یا خبرش را بهگونهای تنظیم کنیم که به نفع جریان رقیب باشد، خبرنگاران باید طوری کار کنند که گرهی از گرههای جامعه باز شود، اگر میدانند فلان جمله به اختلافات دامن میزند آن را ننویسند.