شهین باهر حذف کمیسیون توافقات را یکی از اهداف کلان خود عنوان کرد و گفت: با مخالفت 100 درصدی در برابر این کمیسیون، از تبعات آن برای آینده شهر گفتم و با انصراف از حضور در این کمیسیونها، سایر اعضاء را قانع کردم در جلسات آن حضور نیابند و برگهای را امضاء نکنند.
گروه اجتماعی آناج: ویژه برنامهی صفرتاصد، درصدد است فرصت یکسانی را در اختیار تمام اعضاء شورای شهر تبریز قرار دهد تا تک تکِ آنان با حضور در تحریریهی خبر آناج، مختصری از عملکرد خود را شرح دهند و ضمن پاسخگویی به سوالاتِ مرتبط با حوزهی شهری، اقداماتشان را در مظان قضاوت عموم قرار دهند.
میهمان این هفتهی برنامه صفرتاصد، ایرج شهینباهر بود. رئیس کمیسیون عمران شورای چهارم تبریز عنوان کرد در رسیدن به اهداف کلان خود موفق بوده اما تاکنون نتوانسته است اهدافِ جرئیاش را محقق نماید. این عضو شورا به کاهش تعداد اعضاء در شورای پنجم نیز واکنش داد و اظهاراتِ تاملبرانگیزی را در رابطه با ورود بازیگران و ورزشکاران به شورا بر زبان آورد.
بخش دوم گفتوگوی آناج با این عضو شورا را در ادامه میخوانید:
میخواستم مترو به بهرهبرداری برسد و این اتفاق افتاد/ با رسیدن مترو به میدان ساعت، ترافیک شهر تا 5 درصد کاهش مییابد
آناج: در زمان ورود به انتخابات شورای چهارم چه اهدافی را برای خود ترسیم کرده بودید که اکنون در رسیدن به آنها ناکام ماندهاید؟
بعضی افراد به اهداف جزییشان میرسند ولی به اهداف کلیشان نمیتوانند برسند؛ بنده بر خلاف این رویه به اهداف کلان خود رسیدهام اما در تحقق اهداف کلیام ناکام ماندهام. یکی از اهداف اساسیام پیشبرد پروژهی مترو بود که در حل بسیاری از مشکلات موثر است. آلودگی که امروز میبینیم از نبود حمل و نقل عمومی مطلوب میباشد؛ اگر ما مترو داشته باشیم بنده هیچ وقت از ماشین شخصی استفاده نمیکنم. هفتهای یک بار یا نهایتا دو هفتهای یک بار از جلسه شورا که خارج میشوم، سوار اتوبوس شده و بقیه راه را هم پیاده طی میکنم تا به خانهمان برسم، چون میخواهم در مسیر مردم و مشکلاتشان را هم ببینم.

اگر مترو باشد بنده یا سایر شهروندان دیگر لزومی نمیبینیم که با سواری رفت و آمد کنیم؟ آیا وسیله حمل و نقل عمومی به حد کافی در شهرمان وجود دارد؟ نه ندارد. سیستممان ناقص است. چنانچه بتوانیم خط یک را تمام کنیم بخشی از ترافیک قطعا مدیریت میشود. اگر متروی ما تا میدان ساعت بیاید فکر میکنم حداقل پنج درصد بر ترافیک تبریز تاثیر میگذارد چراکه اکثر تک سرنشینها از شرق تبریز به حرکت میافتند. بنده قول میدهم چنانچه مترو به میدان ساعت برسد واگنها رفت و آمد خواهند کرد و تلاش ما هم این است که تا پایان سال مترو را از میدان ساعت ورود و خروج دهیم.
ما برای ایستگاه میدان ساعت مسابقه بینالمللی برگزار کردهایم که طی آن در یک سطح عالی مسابقه برگزار شده و طرحی عالی برنده شده است؛ یعنی طرحی که برنده شده اگر در میدان ساعت کار شود یکی از نمادهای تبریز خواهد شد.
زیرساختها را فراهم کردهایم/ با پایان عمر شورای چهارم، مترو در میدان لاله توقف میکند
همین که ما امروز در دور چهارم شورا توانستهایم واگن را روی ریل بگذاریم کارِ کمی نیست. مدام میگفتند داریم کار میکنیم، حفاری در حال انجام است و غیره؛ این حرف را همیشه میتوان زد اما آنچه که مهم میباشد این است که واقعا بتوانیم از مترو حتی یک متر هم که باشد، بهره برداری کنیم؛ زیرساختها تمام شده و آماده است و این نشان میدهد که کار دارد به صد در صد نزدیک میشود. طبق برنامهریزی صورت گرفته تا پایان دوره شورای چهارم مترو به میدان لاله میرسد.
مترو را بیش از این نمیشد پیش برد/ گاهاً به خاطر ورود یک کابل، پروژه معطل میماند
به اندازه 12 سال گذشته، هزینههای شهرداری در این یک سال و نیم برای مترو پول خرج کردهایم؛ بیشتر از این هم نمیتوانستیم کاری بکنیم، نه ما میتوانستیم و نه آن سیستمی که پول هزینه میکند چون توان آن هم مهم است، بنده یک آدم اجرایی هستم و میدانم که همه چیز با پول نیست، بودجه را باید جذب کرد. هر چه میخواهید پول بگذارید ولی سیستم هم باید بتواند جذب کند. از طرف دیگر یک سری مصالحی که در مترو به کار میبریم تولید خارج است و مجبوریم بعضی مشکلات را تحمل کنیم. گاها میبینید که به خاطر یک کابل چند ماه پروژه معطل میمانند.
باور نمیکردم توانستهام کمیسیون توافقات را حذف کنم
یکی دیگر از اهدافی که بنده به آن رسیدهام، حذف کمیسیون توافقات بود. باور کنید که برای خودم قابل باور نبود که روزی بشود کمیسیون توافقات را از این شهر حذف کرد چون به حدی در سیستم درآمدی شهرداری رخنه کرده بود که اصلا هر کس میشنید نمیتوانست باور کند و میگفت مگر میشود آنجا را حذف کرد، پس چطور پول به دست خواهیم آورد؟ تمام شهرداریها توانشان را به آنجا سپرده بودند و به هیچ چیز فکر نمیکردند، مثلا میگفتند امروز بیست تا پرونده طرح شد و 5 میلیارد کاسب شدیم.
طرح ایستگاههای کارگری را نتوانستهام اجرا کنم/ شهرداری منطقه 8 یک کانکس گذاشت اما آنچه من میخواستم نبود
آناج: به کدام اهداف جزییتان نرسیدید و نتوانستید آنها را محقق کنید؟
یکی از اهداف جزیی که هر سال هم به بودجهها میآورم و پیگیر میشوم، احداث ایستگاههای کارگری است. امروزه کارگران ساختمانی قشر عظیمی از مردم تبریز را تشکیل میدهند و ضعیفترین قشر محسوب میشوند. این کارگران فاقد بیمه هستند چون به صورت مستمر در یک جا کار نمیکنند، دائم هم در معرض خطرات هستند و امکان اینکه جانشان را از دست بدهند بیشتر از کارگران دیگر است. محل مشخص هم برای به کار گیری این کارگران وجود ندارد، هر صبح در چهاراهها و میدانها جمع میشوند، به عنوان یک شهروند بنده همیشه از دیدن این صحنهها زجر بردهام. اینکه آنان ساعتها در برف و سرما منتظر میمانند یک معضل است اما چرا نمیتوانیم سامان دهی کنیم؟ برای آنها یک کانکس و اتاقک درست کردن برای شهرداری چقدر هزینه دارد؟ مثلا در سه راهی ولیعصر در گوشهای یک جای خالی داریم. درست مقابل بانک سامان یک فضای بزرگ هست که خالی است، کارگران هم همان جا میایستند. آنجا میتوان یک ایستگاه کارگری درست کرد که کارگر هم در فصل گرما و سرما مکان مناسب داشته باشد و مجموعه آنجا، او را ثبت نام و کارگران را به شرکتها معرفی نمایند؛ اینها را ثبت روزانه کند و لیستش را به بیمه ارائه دهد تا بیمه شوند.

از نظر بیمه، اشتغال و شخصیت اجتماعی میتوانیم ساماندهی کنیم؛ کارگری که در میدان میایستد هم بچه دارد و کارگر نیز صاحب خانوادهای است؛ او هم دوست ندارد که وقتی بچهاش به مدرسه میرود ببیند که پدرش آنجا ایستاده و بیکار کنار جوب منتظر است یکی بیاید او را برای کار ببرد. چرا برای او ارزش قائل نیستیم؟ ما که میتوانیم با کمترین هزینه اینها را سامان دهی کنیم. جالب است که درصورت اجرای این طرح، کارفرماها هم راحتتر آن کارگر را برای کار میبرند، چون اسمش در یک بخش ثبت شده و مطمئنتر میتواند کارگر را ببرد، میداند که کارگر اینجا مدارک دارد و کارگری که برای کار میبرد از آسمان نیفتاده بلکه یک تشکیلاتی او را معرفی کرده است، با این حال متاسفانه به این هدف خیلی مهم و در عین حال کم هزینه و جزئی در این چند سال نتوانستهام برسم. البته کارهای کوچکی هم انجام گرفته است، مثلا شهرداری منطقه 8 آورده از ایستگاه سابق اتوبوس در ارتش شمالی یک چیز الکی درست کرده است ولی آنچه که من میگویم نیست.
ما میتوانیم با یک میلیارد پارک یک هکتاری در مناطق حاشیهنشین ایجاد کنیم
هدف جزئی دیگرم ایجاد پارکهای یک هکتاری در مناطق حاشیهنشین و بافت فرسوده بود. با یک میلیارد ما میتوانیم یک پارک یک هکتاری احداث کینم تا هم به عنوان فضای سبز به اهالی خدمات دهد و هم به عنوان فضای ورزشی مورد استفاده قرار گیرد. در مواقع بحران نیز میتوان از این پارکها بهره برد. مثلا اگر زلزلهای رخ دهد، در مناطق حاشینه نشین برای فرود یک هلیکوپتر جا نیست.
تمام اعضاء شورای شهر کرمانشگاه دادگاهی شدند و شورا منحل گشت اما کسی خبردار نشد
آناج: مردم نسبت به اعضاء شورا چه دیدگاهی دارند و بیشتر مطالباتشان از شما چیست؟
متاسفانه با این اتفاق اخیر که در شورا رخ داد جایگاه و حیثیت شورا زیر سوال رفت. البته قضیه هم کمی بیش از حد بزرگ شد، مثلا در کرمانشاه یک سال قبل همهی اعضاء اخراج و دادگاهی شدند و شورای شهر کرمانشاه به تعطیلی کشید اما چه کسی از این موضوع خبردار گشت؟
در شورای عالی کارشناسان کشور ابتدا 10 دقیقه وقت دادند تا از ماجرای شورا شهر بگویم...
ماجرای شورای شهر تبریز را خبر 20:30 هم اعلام کرد، در تهران هر جا میرفتیم از شورای تبریز میگفتند. بنده نائب رئیس شورای عالی کارشناسان کشور هستم و در یکی از جلسات گفتند آقای باهر به شما ده دقیقه وقت میدهیم اول ماجرای شورای تبریز را توضیح بدهید چون همه در این باره سوال دارند و بعدا جلسه را شروع کنیم! این واقعا برای شورای شهر تبریز و اعضایش لطمه بود و در دید عموم تاثیر منفی گذاشت؛ شهروندانی که ما را نمیشناسد متاسفانه تفاوتی نمیگذارند که این باهر است یا ایکس و ایگرگ، میگوید به هر حال عضو شورا است!
بنده وقتی به مسافرتهای شخصی میروم موقع برگشتن باز هم معذب برمیگردم و با خود میگویم حتما عدهای عنوان میکنند به حساب شهرداری به سفر رفته است! در حالی که من چون سفر کردن را دوست دارم با هزینه شخصی خودم به سفر میروم، به جز مسافرتی که در اول شورا وجود داشت بنده به سفری از طرف شورا نرفتم.
در مورد مطالبات مردم هم باید بگویم که شناخت شهروندان از اختیارات و وظایف شورا کم است. مردم نمیتوانند نماینده مجلس را به راحتی پیدا کنند و حرفشان را بزنند اما عضو شورا مثل مردم عادی صبح میرود از محلهشان نان میخرد، عصر از میوه فروش میوه میگیرد.
90 درصد مراجعات برای اشتغال است/ از اعتبار شخصیام برای رفع مشکل اشتغال جوانان استفاده میکنم
در شورا هم مردم هر وقت بیایند ما در دیدارهای مردمی آنها را میبینیم. اکثرا برای اشتغال مراجعه میکنند. ما انتظار داریم که مردم واقعا بیاید مشکلات محلهشان را بگویند ولی متاسفانه اینطور نیست. شاید نود درصد مراجعات برای اشتغال است، 9 درصد هم مسائل شخصی میباشد، مثلا یکی میخواهد پروانه بگیرد و دیگری طبقه اضافی کار کند. حالا شاید کمتر از یک درصد هم به مشکلات محله و خیابان مربوط شود.

آناج: شما مشکل اشتغال این 90 درصد را میتوانید حل کنید؟
اعضای شورا بیشتر از اعتبار شخصی خود برای این موضوع کمک میگیرند، مثلا در فلان کارخانه که من را میشناسند خواهش میکنم که این فرد را در آنجا به کار گیرند. بیشتر آشناهای من در حوزه اشتغال مهندسین هستند ما هم با پیمانکاران و مهندسین در ارتباط هستیم، مراجعه کننده را به آنها معرفی میکنم.
از روی بیکاری عضو شورا نشدهام/ کاهش تعداد اعضاء شورا مخالف اصل مردم سالاری است
آناج: نظرتان دربارهی 13 نفره شدن شورای پنجم چیست؟
بنده یک بار در شورا با این مصوبه مجلس مخالفت کردم و گفتم که سیاست و ارادهای هست که میخواهد شورا را حذف و یا محدود کند، اخیرا هم که در برنامه ششم دیوان محاسبات را وارد کردهاند و عملا شهرداری یک سیستم دولتی شده و زیر نظر دیوان محاسبات قرار گرفته است. بعد از آن شورا دیگر اینجا چه کاره است من نمیدانم، اصلا بودن شورا دیگر نیازی نیست!
حالا در بحث انتخاب شهردار هم میگویند که مردم انتخاب کنند. بعد از این دیگر نمیدانم شورا چه کار باید انجام دهد، بنده یک بار با کاهش تعداد اعضاء مخالفت کردم و یکی از رسانهها نوشت باهر میترسد دوره بعد انتخاب نشود و برای همین اعتراض میکند. در حالی که اصلا انتخاب شدن یا نشدن باهر مهم نیست چون به هر حال ما از روی بیکاری عضو شورا نشدهایم و اگر یک روز شورا نباشد میرویم و به کارهایمان میرسیم.
مطمئن باشید در شورا چیزی به من افزوده نشده است، بر روی حقالجلسهای هم که از شورا میگیریم، از درآمد خودمان چیزی میگذاریم و میدهیم به بعضی نهادهای عمومی و بعضی جاها که خودتان بهتر میدانید.
بحث این است که هر چه تعداد نمایندگان مردم در شورا بیشتر باشد به همان اندازه حلقه ارتباطی بین مردم و مسئولین زیاد میشود. یعنی تعداد پاسخ دهنده و تعداد افرادی که میتوانند برای شهر تصمیمگیری کنند بیشتر میگردد. در شورا که دو نفر با هم نمینشینند مشورت کنند، در شورا تعداد کثیری از تخصصهای مختلف جمع میشوند، اگر این بد بود پس چرا تعداد اعضای شورای استانبول 300 نفر به بالا است؟ در اینجا بحث انحصار طلبی نیست که بگوییم کمتر کنیم تا شورا انحصاری شود، قطعا کم کردن شوراها مخالف با روحیه مردم سالاری است. باید تعداد اعضای شورا زیادتر شود همانطور که در کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیدهاند و اینطور انجام میدهند. شما شورایی پیدا نمیکنید که در شهری که 2 میلیون نفر دارد، 13 نفر عضو داشته باشد.
مگر من میروم صحنه اکشن بازی کنم که بازیگر هم بیاید مدیریت شهری کند؟!/ همکاری که هیچگاه رأی نمیدهد چگونه میتواند تاثیرگذار باشد؟
آناج: نظرتان دربارهی ورود بازیگر، مجری و ورزشکار به شوراهای شهر چیست؟
صریحاً میگویم بر این اعتقاد هستم که هر کس باید کار خودش را انجام دهد. شهید چمران حرف زیبایی دارند و میگویند: «کسی که تعهد دارد و متعهد است هرگز کاری که در آن تخصص ندارد را نمیپذیرد». هر چند که شورای ما ویترینی از مشاغل است به همین خاطر نمیخواهم از شغلی نام ببرم چون از هر شغلی نام ببرم یک نفر از همکاران از بنده دلخور خواهد شد. مثلا من چه شغلی را بگویم که آنجا نباشد؟ فعلا بازیگر نداریم! الان من را ببرند سر صحنه فیلمبرداری و از بنده بخواهند یک صحنه اکشن را پیاده کنم آیا به نظرتان میتوانم؟ یا برعکس اگر در دوره بعدی یک بازیگر بخواهد همکار ما بشود واقعا خواهد آمد که در اینجا چه کار کند؟ آیا میتواند به نیازهای شهری پاسخ دهد؟ گاها به عنوان یک شهروند برای من جای سوال است که مثلا همکاری داریم که تا به حال به هیچ موضوعی ورود و پرداخت نکرده است. همکاری داریم که تا به حال رای نداده است. این چگونه میتواند در شورا تاثیرگذار باشد؟ چون ما با رای در اینجا تاثیر میگذاریم. همکاری داریم که در کمیسیون عمران عضو است تا به حال برای بازدید از پروژههای عمرانی نیامده است. خب این چگونه میتواند تاثیر بگذارد؟ پروژههای عمرانی بحث فلسفی نیست دیگر! استدلالی نیست که بنشینید و در خانه تفکر کنید! باید بیایید و پروژه را از نزدیک مشاهده کنید و ببینید چه مشکلاتی دارد و به آن کمک کنید. یکی از دلایل تسریع پروژههای عمرانی دیدن مشکلات از نزدیک و پیگیری آنها بود. همکاری داریم که تا به حال به بازدید نیامده و نامه نوشته که چون این بازدیدها تبلیغاتی و نمایشی است من نمیآیم! آقای محترم شما بیا؛ نمایش نده. شما بیا؛ تبلیغات نکن! مگر میشود پروژه عمرانی را از خانه نظارت کرد؟ باید بیایید و از نزدیک نظارت کنید.
شما همانطور که از بنده میپرسید در این سه سال و نیم که یک صندلی اشغال کرده و جای یک نفر را گرفتید، چه کاری کردهاید، از دیگران هم بپرسید. نفراتی هستند که فکر نمیکنم بتوانند به سوال شما جواب دهندف مگر اینکه کلی و عمومی حرف بزنند.

بنده نماینده مردم هستم، مدیر اداری نیستم که دستم را بگذارم جیبم و از پشت میز دستور دهم. من نماینده مردم باید جلو بیفتم و مشکلات جماعت را به گوش مسئول برسانم و حل کنم. علی ایحال تخصصی که هیچ گرهی از شهر باز نکند به نظر من شورا جای آن نیست، پس هنرپیشه باشد خواننده باشد یا افرادی که مشکلات شهر به دست آنها باز شدنی نیست به شورا نیایند.
در کشورهای درحال توسعه که معمولا بودجههای عمرانی غالب هستند، شورا نیاز به مهندس دارد که واقعا بیاید و به شکل فنی بتواند کار کند. از این طرف هم بنده سایر رشتهها را رد نکردم، مثلا حقوق رشتهای است که برای شهر نیاز است.