مردم باید از رئیسجمهورشان بپرسند تاکنون در راستای مبارزه با فساد و رانتخواری چه اقداماتی انجام داده و عقد قراردادهای متعدد با شرکتهای خارجی برای تولید محصول، با کدام مولفهی مدیریت جهادی سازگار است؟
گروه سیاسی آناج/ وحید محمدنژاد: روحانی دیروز در حالی از مبارزه با فساد، ویژهخواری، تأمین امنیت، رفع نگرانی از مردم، مدیریت جهادی و برابری در مقابل قانون سخن گفت که بر اساس شواهد و قرائن موجود، کایبنهی یازدهم در این مدت بههیچ یک از آنها به صورت صددرصدی پایبند نبوده و در مواجهه با این موضوعات، رفتار دوگانهای را از خود نشان داده است.
اصولاً کسی باید ادعای برابری همگان در مقابل قانون را نماید که نه تنها فساد بلکه شائبهی آن هم در دولتش وجود نداشته باشد چراکه شخصِ روحانی در مورد اتهامات وارده به برادر خود و برخی حاشیههای مالی وزرایش تاکنون شفاف سازی نکرده است و منتقدان را تمامِ دولتیها با الفاظ تند مورد هجوم قرار دادهاند.
به یاد داریم در برههای که دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی افرادی همچون جیسون رضائیان را که دستگیر کرده بودند، دولت یازدهم شدیدترین هجمهها را به سمت آنان روانه ساخت اما بعدها دولتمردان از بازداشت جاسوسان نهایت بهره را بردند و در مقابل آزادیشان، میلیاردها دلار از آمریکاییها پول گرفتند.
رئیس دولت یازدهم از یکسو از مبارزه با ویژهخواری و رانتخواری سخن میگوید اما در آنسوی میدان، در جلسات هیئت دولت کنار کسانی جلوس میکند که ثروتهای میلیاردی دارند؛ به عبارت سادهتر روحانی برای همه عینک خوشبینی تجویز میکند تا اثرات برجام را ببینند اما خود ویژهخواری اطرافیان خویش را نمیبیند.
اینکه روحانی از مدیریت جهادی سخن میگوید خوب است اما باید توجه داشت فردی که در جایگاه یک نصیحت کننده ظاهر میشود، باید مدیریت جهادی را ابتدا از دولت خود شروع نماید، چون بیشتر واحدهای تولیدی بر اثر سوء مدیریتی موجود تعطیل شدهاند.
مدیریت جهادی به معنای مدیریت انقلابی است، اما این دیگر چه مدیریت جهادی میباشد که توان و پتانسیل نیروهای داخلی را نادیده گرفته و ساخت کشتیها را به شرکت کرهای واگذار میکند؟ آیا آن شخصیتی که اکثر قراردادهای کابینهاش با شرکتهای خارجی است را میتوان مدیرِ جهادی نامید؟
روحانی در حالی از اعتماد سازی و اتحاد حرف میزند که دولت او مردم را نامحرم میداند و مفاد بیشتر قراردادها و اقدامات را در خفاء نگه میدارد. اینکه رئیس دولت در این ایام روی به اظهارات شیرین آورده جای تعجب ندارد، زمان کمی به انتخابات 96 مانده است و شخصِ روحانی بهتر از هرکسِ دیگری میداند که در محقق ساختن وعدههای خویش ناکام بوده است پس او چارهای جز ظاهر شدن در مقام یک منتقد ندارد.
سخنرانیهای رئیس دولت یازدهم نشان میدهد او بیش از هر زمان دیگری احساس خطر کرده است، زیرا در وهلهی اول برجام به ثمر نرسیده و در گام بعدی بیشتر وعدههای رئیسجمهور روی زمین مانده است.
روحانی از مسایلی انتقاد میکند که خود مسئول اجرای آن بوده است و از آنجایی که نمیتواند به دستاوردهای دولت یازدهم اشاره کند، راهکار را در انتقاد کردن از این و آن میبیند اما گویا نمیداند که این مردم هستند که باید از این مسایل انتقاد کنند، نه یک مسئول!