چند روزى است که آثار «استاد میرحسین زنوزى» در قالب نمایشگاهى با عنوان «نشان ارادت» در حرم مطهر رضوى به نمایش درآمده است. به انگیزه این اتفاق پاى صحبتهاى استاد نشستیم و حرفهایش را درباره هنر خوشنویسى شنیدیم.
گروه فرهنگوهنر آناج؛ خوشنویسى در طول تاریخ با تاروپود زندگى ما عجین شده است. اگر دقت کنید مىبینید این هنر در همه جاى زندگى ما حضور دارد؛ روى پول، مقبرهها، ظروف، قفل، مبل و هرچه در روزمره با آن سروکار داریم، حتى روى کفن. خوشنویسى حتى در جهانى شدن خط فارسى و ادبیات ما هم نقش بسزایى داشته و توانسته شعر قلههاى ادب فارسى را به موزههاى معتبر دنیا بکشاند.
با همه اینها خوشنویسى نتوانسته به جایگاه واقعى خود در زندگى روزمره امروز ما دست پیدا کند. هنر خط به جاى آنکه راهش را به زندگى روزمره ما باز کند، هنوز پشت درهاى نیمهباز نمایشگاهها معطل دیده شدن توسط عامه مردم است.
چند روزى است که آثار خوشنویسى و خطاطى «استاد میرحسین زنوزى» هنرمند برجسته تبریزی در قالب نمایشگاهى با عنوان «نشان ارادت» در حرم مطهر رضوى به نمایش درآمده است. به انگیزه این اتفاق پاى صحبتهاى استاد نشستیم و حرفهایش را درباره هنر خوشنویسى شنیدیم.
زنوزى ابتدا از خودش و علاقهاش به این هنر گفت و سپس گریزى زد به وضعیت امروز هنر خوشنویسى. میرحسین زنوزى متولد 1329 تبریز است. او چندین دهه به هنر خوشنویسى مشغول است و بیش از 300 نمایشگاه داخلى و خارجى برگزار کرده است. «نشان ارادت» بیست و چهارمین نمایشگاه این هنرمند است که شامل چهل تابلوى خوشنویسى نستعلیق است. زنوزى در سال 60 وارد انجمن خوشنویسان و سال 63 موفق به اخذ درجه ممتازى در هنر خوشنویسى شد؛ از 66 تا به امروز نیز در انجمن خوشنویسان تدریس میکند. سال 79 تا 95 مسئول انجمن خوشنویسان تبریز و آذربایجان شرقی بوده و از سال 85 عضو شوراى عالى انجمن خوشنویسان ایران است.
چگونه مسیر زندگى شما به سمت هنر خطاطى رفت و به این هنر علاقهمند شدید؟
من از بچگى به خطاطى علاقهمند شدم و علت این علاقه هم قرآن درون خانه ما بود. به من گفته بودند این قرآن با خط پدربزرگم نوشته شده است. من قرآن را نگاه میکردم و از خطش لذت میبردم. البته آن قرآن گم شد و من همیشه حسرت داشتنش را خوردم. وقتى هم وارد مدرسه شدم معلمهاى من انگیزههاى بعدى علاقهمندى من به این هنر بودند. معلم پایه اول من، خوشنویس بود. او کلمه «خوب» را در اندازههاى 10 در 20 مىنوشت و وقتى 20 مىگرفتیم یکى از آ نها را به ما مىداد. فارغ از جایزه، براى من خطى که روى کارت نوشته شده بود ارزش زیادى داشت، چون زیبایىاش را درک مىکردم. در مقطع دبیرستان هم معلم زبان انگلیسىام خوشنویس بود و وقتى استعداد و علاقه این هنر را در من دید، مرا ترغیب کرد به این هنر توجه کنم و آن را ادامه دهم که مسیر زندگى من هم به همین سمت پیش رفت. در مدت آموزش یعنى از سال 47 تا 63 از محضر سه استاد بزرگ خوشنویسی آنروز، حاج میرزا حسن هریسى، استاد ابراهیم بخت شکوهى و استاد غلام حسین امیرخانى استفاده کردم.
از همان ابتدا همه هم و غم شما هنر خوشنویسى بوده و هیچ علاقه و شغل دیگرى نداشتید؟
تحصیلات من در رشته سینماست، اما به خوشنویسى علاقهمند بودم و تغییر مسیر دادم. در سال 53 به عنوان خوشنویس در یکى از ادارات تبریز استخدام شدم و از اینجا زندگى من به این شغل گره خورد. حتى در ابتدا تذهیب هم کار مىکردم، اما این هنر را هم رها کردم و بر خوشنویسى متمرکز شدم. البته در سال 80 به پیشنهاد خودم بازنشسته شدم، چون دوست داشتم قرآن کریم را تحریر کنم و با داشتن شغل ادارى نمىتوانستم این کار را انجام دهم. به هر حال همه زندگى من به نوعى با هنر خوشنویسى پیوند خورده است. همه مسیرهاى زندگى من به خوشنویسى ختم مىشود؛ حتى به واسطه این هنر آرزوى من برآورده شد. خادمى امام رضا(ع) بزرگترین آرزوى من بود که با برگزارى آخرین نمایشگاهم در مشهد و مساعدت متولیان آستان قدس رضوى به این آرزو رسیدم.

با توجه به اینکه زندگى شما پیوند کاملى با هنر خوشنویسى دارد، بگویید آیا هنرمند مىتواند به طور خاص از این هنر امرار معاش کند؟
نه، چون عامه مردم شناخت خوبى از هنر خوشنویسى ندارند و فقط علاقهمندان به همین هنر هستند که آن را مىشناسند. تا وقتى یک هنر به زندگى عمومى مردم جریان پیدا نکند، نمىتواند درآمدزا باشد، چون مردم باید هنر را ببینند و بخرند و به این صورت از آن حمایت کنند. کسانى که در این هنر ماندگار شدهاند عاشقانى بودهاند که نتوانستهاند سر زلف خط را رها کنند. همه هنرمندان این عرصه از منبع دیگرى ارتزاق مىکنند و خوشنویسى شغل اصلى آنها نیست، اما هنرمندان هر جا بروند مورد احترام مردم هستند و این نعمتى است که خداوند به آنها داده است. با همه اینها این هنر درآمدى ندارد در حالى که الآن خوشنویسانى مشغول به خلق اثر هستند که در تاریخ نظیر آنها نبودهاند.
امراض معنوی محصول دوری از هنر
چرا این هنر نتوانسته در جامعه ما جارى شود و هنوز هنر خواص است؟
بخشى از این بیتوجهى، متوجه مردم است و بخشى به دولت بر مىگردد که باید زیر ساختهایى را براى جریان این هنر به متن زندگى مردم آماده مىکرده و از انجام آن غفلت کرده است. اگر مردم متوجه تأثیر این هنر بر روح و روانشان شوند حتما از آن استقبال مىکنند. هنر خوشنویسى موجب تمرکز بیشتر مىشود. وقتى هنرمند دست به انتخاب اشعار از میان مطالعاتش مىزند، یعنى تمرکزش به حدى است که مىتواند آن را به حافظه بسپرد و در مواقع لزوم براى نوشتن به آنها رجوع کند. مسئله بعدى صبر و حوصلهاى است که این هنر به هنرمند مىدهد. خوشنویس ساعتها در خلوت با خودش به خلق اثر هنرى مىنشیند و متوجه گذشت زمان نمىشود. انسان امروز باید بداند بسیارى از بیمارىهاى روحى امروز را میتواند با این هنر درمان کند، چون این هنر نیاز به خلوت با خویشتن دارد و این خلوت مىتواند از آنچه شتاب و سرعت زندگى امروز بر سر ما مىآورد، بکاهد. وظیفه دولت هم حمایت از این هنر است. به هر حال جوان امروز به دنبال داشتن حداقلهاى زندگى است و وقتى ببیند نمىتواند از راه این هنر به حداقلها برسد، تغییر مسیر مىدهد. من مطمئنم اگر شرایط اقتصادى هنر خوشنویسى به همین صورت باشد، روزى خواهد رسید که ما حتى یک هنرمند خوشنویس نخواهیم داشت و این مسئله براى کشور ما که همیشه مولد این هنرمندان بوده، نگران کننده است.
بدخطی دارد فراگیر میشود
فکر مىکنید نهادهاى مرتبط براى حمایت از هنر خوشنویسى چه کارهایى مىتوانند انجام دهند و سهم دولت در این میان چیست؟
مهمترین مسئله اشتغالزایى براى این هنر است. مثلاً قدیمترها شناسنامهها و قبالههاى ازدواج با خط خوب و توسط خطاطان نوشته مىشد. خانوادهها به خط بچهها اهمیت مىدادند و براى خوش خط بودنشان تلاش و هزینه میکردند، اما اکنون خانوادهها به دنبال انتخاب اسم خوب هستند و خط اهمیتى ندارد. آن زمان افراد تحصیلکرده و باسواد و حتى علما خط خوبى داشتند و سواد هر شخصى از روى خطش مشخص مىشد. حتى خط خوب معیار استخدام افراد بود، براى همین افراد براى خوش خط شدن هزینه مىکردند. اما اکنون بدخطى همه جا را گرفته است و خط خوش اهمیت چندانى ندارد. مسئله بعد اینکه دولت باید مدارس و دانشگاههاى خوشنویسى راهاندازى و یا شرایط فروش آثار هنرمندان را در داخل و خارج از کشور فراهم کند. مثلا در مورد قرآن کریم، همیشه مسابقات مربوط به قرائت قرآن برگزار میشود اما تا به حال هیچ مسابقه قرآنى با موضوع خوشنویسى برگزار نشده است، در حالى که آیات و روایات قرآنى همیشه موضوع اصلى خطوط هنرمندان بوده است. اگر در حاشیه یک مسابقه قرآنى، نمایشگاه خوشنویسى با موضوع قرآنى برگزار شود حتما آثار با فروش بیشترى همراه است. این اقدامات مىتواند سبب شناخت مردم از هنر خوشنویسى شود.
شعرا مدیون خطاطان هستند
در طول تاریخ، خوشنویسى جزو هنرهایى بوده است که بیش از آنکه به خود خدمت کند، به هنرهاى دیگر مثل نقاشى و بخصوص ادبیات خدمت کرده و حتى در اشاعه فرهنگ دینى هم نقش زیادى داشته است.
حتماً همین طور است. خوشنویسى در ماندگارى ادبیات خدمت زیادى کرده است؛ اگر هنر خوشنویسى نبود شاید اشعار شاعرانى مانند حافظ، سعدى، مولوى، نظام ى و بسیارى از شاعرانى که اشعارشان مورد توجه خطاطان بوده است، به این صورت به دست ما نمىرسید و اشعار ماندگار نمىشد. اشعار این شاعران اگر به بزرگترین موزههاى معتبر دنیا راه پیدا کرده است به واسطه شعر آنها نبوده، بلکه خط خوش آن ابیات درخشان را به دنیا نشان داده است. در خصوص آیات و روایات هم که ما مىبینیم مهمترین موضوع آثار هنرى، آیات و روایات هستند. افراد وقتى این آیات و روایات ناب را با خط خوش مىبینند، روح و روانشان تازه مىشود.
تفوق ایران در هنر خطاطی
حتى خوشنویسى توانسته خط ما را با ابزار هنر به دنیا عرضه کند. خط ایرانى در معتبرترین موزههاى دنیا وجود دارد، در حالى که کشورهاى پیشرفته با آن پیشرفت و فناورى نتوانستند خط شان را با ابزار هنر به دنیا عرضه کنند. حتى با آنکه در کشورهایى مثل ترکیه، پاکستان، هندوستان و کشورهاى دیگر که اسلام حاکمیت دارد خط ثلث توسط هنرمندان خوشنویس نوشته مىشود، اما باز هم به خط نستعلیق عروس خطوط اسلامى مىگویند، چون زیباترین و مشکل ترین خطوط است.
انتهای پیام/
گفتوگو از: خدیجه زمانیان