4:52 بعد از ظهر
1399-12-23
کد خبر: 8135
رمز سیطره علم، فرهنگ و هنر غرب و پرمخاطب بودن محصولات سینماییشان، همین نکته است که هر معنا و مفهوم انتزاعی را ساده و آن را عینی میکنند، درست برخلاف ما که میراث فرهنگ و ادبمان، گویی طبقهبندی «محرمانه» خورده است.
گروه فرهنگی آناج/مهدی نورمحمدزاده؛ «همه موجودات پیش از ظهور در عالم خارج، در عالم علم الهی حاضر بوده و در آن حضرت، اعیان ثابته نام گرفته اند. با تجلی فیض مقدس، اعیان ثابته بر اساس استعداد و اقتضای ذاتی خود، لباس وجود خارجی پوشیده و به عالم خلق قدم نهاده اند!»
دیشب به توصیه یکی از دوستان عزیز و بعد دو هفتهای که درگیر تایپ و ویرایش بودم و نیازمند فراغت ذهنی، به تماشای انیمیشن Soul نشستم. انیمیشن «روح»، علاوه از جذابیتهای بصری و داستانیاش، راوی سوژهای انتزاعی و حیرتانگیز است.
حیرتانگیز از این باب که ایده اصلی فیلم، تقریبا منطبق بر تعریف «اعیان ثابته» از منظر ابن عربی شکل گرفته است. هنر فیلمساز این بوده که خواسته یا ناخواسته، مفهوم ذهنی «اعیان ثابته» را به زیبایی تجسم بخشیده و در قالب تصویر و حرکت، به عالم حواس بیننده انتقال میدهد.
برایم جالب بود خواندن نظرات برخی از مخاطبان فیلم در فیلیمو که چقدر از ایده فیلم متاثر شده بودند و به قول خودشان توانسته بودند عالم هستی را به گونه ای دیگر هم تماشا کنند.
رمز سیطره علم، فرهنگ و هنر غرب و پرمخاطب بودن محصولات سینماییشان، همین نکته است که هر معنا و مفهوم انتزاعی را ساده و خرد کرده و آن را عینی و تجربهپذیر میکنند، درست برخلاف ما که میراث فرهنگ و ادبمان، گویی طبقهبندی «محرمانه» خورده و لابلای مقالات دانشگاهی دور از متن جامعه، مدفون مانده است!
در این یکی دو سال که با متون قدیم ادب و عرفان بیشتر میچرخم، مدام درگیر این سوال هستم که چرا ما نمیتوانیم از ادبیات خیالانگیز و فرهنگ مملو از ایدههای بکر و انتزاعیمان، سوژههای محسوس و تجربهپذیر استخراج کنیم و برای نسل تصویر زده امروز، روایت کنیم؟! چرا نمیتوانیم ایدههای خیال انگیز را رام کنیم و از آنها سواری بگیریم؟!
این که همهجا از کلاسهای «موفقیت» و کتابهای «خوشبختی» پر شده، موید توانمندی غرب در عینیت بخشی و محسوس سازی مفاهیم کاملا ذهنی و درونی چون «احساس خوشبختی» است و الا مضحک است که این اقبال عمومیبه سینما، روان شناسی و فلسفه غرب را صرفا معلول تهاجم فرهنگی و شبکههای ماهوارهای بدانیم!
گشودن مسیر «عینیت بخشی و ساده سازی مفاهیم» و عمومیکردن فهم ادبیات، فرهنگ و حتی عرفان در جامعه ما مصایب و ظرایفی دارد که اول آنها در افتادن با منتقدان و متعصبان است. اما اگر از اینها به سلامت بگذریم، فرهنگ و هنر ما علاوه از خودمان مشتریان دیگر هم خواهد داشت، همانطور که داستانسرایی «پائولو کوئلیو» و «الیف شافاک» از روایتهای هزار و یک شب و عشق شمس و مولانا، مخاطبان انبوه جهانی یافته است!
انتهای پیام/