09:08
1401-04-20
کد خبر: 39195
پارادوکس عجیب مرد یخی با همشهریها؛
مهاجم تیم فوتبال تراکتور درحالی با حواشی زیاد به استقلال پیوست که هیچگاه در بین هواداران این تیم چهره محبوبی نداشت.
به گزارش آناج، هر چه قدر هم بخواهیم با متر و معیارهای حرفهای به فوتبال نگاه کنیم بازهم نمیتوانیم به این سادگیها از مساله محبوبیت یک بازیکن بومی بگذریم. حتی در فوتبال دنیا هم با رنگ و لعاب کمتری شاهد این موضوع هستیم و البته اگر کل دنیا را هم در این مورد فاکتور بگیریم، این قضیه در آذربایجان، تراکتور و تبریز همیشه فرق میکند!
اینکه شما بتوانید تُرکی صحبت کنید و محل تولدتان تبریز و یا هر شهر تُرکنشین ایران باشد، برچسب بومی بودن و محبوبیت به شما زده خواهد شد. محبوبیتی که شاید کسب آن برای هر بازیکن دیگری بسیار سخت و مرارتبار باشد و گران به دست آید؛ حال یا با تمرین مداوم، بازیهای درخشان و حضوری طولانی یا دعواهای اینستاگرامی و مصاحبههای پوپولیستی! اما یک بازیکن بومی همه این چیزها را بدون انجام هیچ کدام از این کارها یک شبه از آن خود میبیند. تیتیها عشق و علاقهشان را بی دریغ نثار هم زبان خود میکنند چنانچه گویی این برادر یا پسر خودشان است که آن سرخ خوشرنگ محبوب را بر تن کرده، عشقی بیحدوحصر که البته میتواند شمشیری دولبه باشد و نمونههای دو لبه متفاوت آن را بارها و بارها دیدهایم.
با همه توضیحاتی که داده شد باید به طرز عجیبی اشاره شود که هیچ کدام از شرایط فوق برای پیمان بابایی هیچگاه صادق نبوده است! پیمان متولد خودِ تبریز است و حتی فوتبالش را از تراکتور آغاز کرده و محصول آکادمی این باشگاه است. بابایی حتی در تیم رویایی تونی اولیویرا نیز عضویت داشت و در اولین قهرمانی تیم محبوب آذربایجانی نیز سهیم بود. او تا قبل از تصمیم پیوستنش به استقلال، هیچگاه در تیمی غیر از تیمهای شهرش بازی نکرده و حتی حضورش در سومقاییت نیز باتوجه به اشتراکات زبانی و فرهنگی آذربایجانِ ایران با جمهوری آذربایجان نمیتواند برای وی نزد پرشورها حاشیهساز باشد. عجیب است که با این همه ویژگی ذاتی برای محبوب شدن پیمان هیچگاه آن تورکاوغلی محبوب بین تیتیها نبود و پرشورها پیمان را به هیچ وجه با آن جنون خاص دوست نداشتهاند.
مهمترین دلیل این موضوع شاید امتناع بابایی از حضور در تراکتور در ابتدای فصلی باشد که نیمفصل آن به تیم سرخپوش پیوست. پیمان بعد از ثبت آماری مناسب در ماشینسازی مورد توجه تیم بزرگتر شهر قرار گرفت ولی درنهایت تعجب به حضور در تیم اولویتدارتر طرفداران و مالک دو تیم رضایت نداد. آن روزها بود که بابایی در یک استوری از بیت مشهور “من آن گلبرگ مغرورم” استفاده کرد و به نوعی هواداران چنین برداشت کردند که هم زبانشان برایشان طاقچه بالا میگذارد! البته پیمان سپس به تراکتور پیوست ولی ذهنیتی که از وی شکل گرفته بود و البته رفتار یخی و سرد وی که ناشی از شخصیت اوست، منجر به این شد که بابایی هیچگاه محبوب نباشد.
حال که راه مردِ یخی از تراکتور جدا شده به نظر هواداران تراکتور همانند کوچ بومیهای سابق از تبریز ناراحت نیستند و بیشتر دنبال کنایه زدن به پسری هستند که هیچ گاه دوستش نداشتند ولی موقعیتی هم برای ابراز عدم علاقهشان پیدا نمیکردند. با این حال پیمان در پست خداحافظی خود از جملات قشنگی استفاده کرده که شاید اگر در طول فصل چنین لغاتی به زبان میآورد و رفتاری هوادار گریز و رسانه گریز نداشت، شرایط برایش در این مدت بدین سان که اشاره شد نبود. البته که باید منتظر بمانیم و ببینیم سیاست “گلبرگ مغرور” در قبال هواداران باشگاه جدیدش چه خواهد بود.
نگارنده: حامد حاجیمحمدی
انتهای پیام/
دروغگو و بینمک بی تعصب بابایی عاقبتش از آقایی بهتر نمیشود
خوب نوشتید
با وجود اینکه یک تبریزی هستم ولی هیچ وقت از پیمان خوشم نیامد چون نه تعصب داشت نه تکنیک ونه بازیکن حرفه ای بود وله خاطر رفتنش خوشحال هستم چون یک پست حساس را اشغال کرده بود وکار رخاصی هم نمی کرد برو پسر بی وفا و بی احساس تبریز
آی ساغول.